بسياري از والدين ، به هنگام مواجهه با خشم کودکان ، به تنبيه آنان مي پردازند ؛درحالي که بايد متوجه ي نياز کودک و برآورده ساختن آن باشند .
لازم است به کودکان ياد داد که در چنين مواقعي ، احساسات خود را بپذيرند و راههاي مناسبي را براي ابراز عواطف خود ياد بگيرند.
کودکان واقعا نمي دانند که در چنينمواردي چگونه بايد رفتار کنند؛ بنابراين، لازم است تا والدين به جاي اين که صرفا بهوي بگويند که رفتارش قابل قبول نيست، به او ياد دهند که در چنين مواقعي چگونه بايدرفتار کند.
بر خلاف عقيده ي رايج ، تنبيه، روش موثري براي اين گونه موارد نيست. روش هايمناسب براي کمک به کودکان درمقابله با خشم از جانب والدين را مي توان بهشرح زيرخلاصه نمود :
عدم تزريق خشم به کودک
والدين مي توانند به کودک خود بياموزند کهدرک کند چه موقع خشمگين است والبته اين کار را بايد از زمان نوپايي شروع کنند. آنانبايد به دقت به حرف هاي کودک گوش کنند و به جاي قضاوت در مورد رفتار آنان ، بههمدلي با ايشان بپردازند.
اغلب کودکان درباره ي هيجان هاي خود صحبت مي کنند و وقتي که والدين به گفتگو باآنان مي پردازند و دلايل خود را ارائه مي دهند، آرام مي شوند.
تغيير در شرايط نيز روش مفيدي است . بهعنوان مثال ، مي توان کودک را مشغول به بازي مورد علاقه اش کرد يا او را متوجه يبرنامه هاي تلويزيون کرد.
کشف عامل خشم کودک
بايددليل رفتارهاي نامناسب و عادات بد کودکان را کشف کرد .بايد عللواقعي و زيربنايي بدرفتاري کودک را شناخت و از روي رفتارهاي سطحي او قضاوت نکرد . در اين مقاله ، شيوه هاي موثر شناخت و برخورد صحيح با "خشم " کودکان را مورد بررسيقرار مي دهيم :
نشان دادن خشم ، کودکان رامي ترساند وآنان را تبديل به افرادي عصباني مي کند. والديني که به سلامت عاطفي کودکخود علاقه مند هستند ، مي دانند که طغيان هاي عاطفي ، سلامت کودکان را در معرض آسيبقرار مي دهد. مشخص کردن عامل دلخوري توسط والدين ، به کودکان صداقت و راستگويي رامي آموزد
شناخت تصور کودک از خودش
شخصيت کودک، زماني که تصور مي کند که در نظر ديگران «بد» به نظر مي رسد ، تخريبمي شود ؛ پس بايد مراقب بود که وي چنين احساسي نداشته باشد . بايد به او گفت که : " تو بد نيستي ، کوچکي و بچه هاي کوچک ، گاهي اشتباه مي کنند. اما ، پدر يا مادر بهتو کمک مي کند که چنين کارهايي نکني ".
استفاده از خنده به عنوان بهترين داروي خشم
شوخ طبعي ، خشم را از بين مي برد و مانعبروز آشفتگي هاي بعدي مي شود.
کمک به کودکان در داشتن احساس آرامش
وجود پيوند بين والدين و کودک ، سبب مي شود تا آنان کمتر نسبت به يکديگرخشم بورزند:
** کودک دارايدلبستگيايمن احساس خوب و آرامي دارد. البته اين کودکان نيز خشمگين مي شوند ،اما آنان چگونگي کنترل خشم خود را ياد گرفته اند. والدين آنان نيز کودک خود را خوبمي شناسند و موقعيتي فراهم نمي کنند که او تحريک پذير و خشمگين شود. آنان همچنين ميدانند که نبايد از کوره در بروند.
** در مقابل، کودکي که سبکدلبستگيناايمن دارد ، بر اساس غوغاي دروني خود عمل مي کند و مدام داراي احساساز دست دادن بخشي از خويشتن است و بنابراين، خشمگين مي شود. چنين احساسي ممکن استتا دوره ي بزرگسالي نيز در وي باقي بماند .
الگويمناسب براي نشان دادن خشم
والديني که به هنگام خشمگين شدن ، فرياد مي زنند ، بايد بدانند که کودکشان همرفتارهايي مثل آنها انجام خواهند داد . والدين ، اول از همه خودشان بايد ياد بگيرندکه به جاي فرياد کشيدن ، با ديگران صحبت کنند .
نشان دادن خشم، کودکان را مي ترساند وآنان را تبديل به افرادي عصباني مي کند. والديني که به سلامت عاطفي کودک خود علاقه مند هستند ، مي دانند که طغيان هاي عاطفي، سلامت کودکان را در معرض آسيب قرار مي دهد. مشخص کردن عامل دلخوري توسط والدين ،به کودکان صداقت و راستگويي را مي آموزد.
کاستن از کمال گرايي
کودکان اين رامي فهمند که بزرگسالان نيزممکن است اشتباهکنند . خيلي مواقع، والدين به اشتباهات خود مي خندند و آن را امريطبيعي مي دانند. کودکان نيز بايد ياد بگيرند که با اشتباهات خود کنارآيند. کمالگرايي و انتظار هميشه خوب بودن والدين ، ارزشمندي مشروط را به کودک مي آموزد و بهوي نشان مي دهد . يعني والدين زماني او را دوست دارند که بي خطا باشد و اين در حالياست که براي کودکان بسيار دشوار است که خطا نکنند .
اما، بايد بدانند که مي شود از خطاها چيزهايي آموخت . بنابراين خوب است کهوالدين به جاي خشمگين شدن در هنگام ارتکاب خطا بگويند : « خوب، از اين اتفاق چه ميآموزيم؟».
برجسته ساختن رفتارهاي خوب کودک
تقويت رفتار هاي مناسب ، بيشتر از تنبيهرفتارهاي نامناسب موثر است . اينامر مستلزم توجه به رفتار هاي کودک در طي روز ودر فرصت هايي است که والدين شاهد رفتارهاي او مي باشند .
چشم پوشي از خطاها
بايد با دقت خاصي از رفتارهاي نامناسب کودکچشم پوشي کرد . لازم است توجه کنيم که منظور از چشم پوشي از رفتار کودک ، چشم پوشياز خود او نيست ؛ بايد طوري عمل شود که کودک بفهمد رفتار نامناسبي داشته است .
بايد به کودکانکمک کرد تا تصويري مطلوب از خود بسازند. کودکانبايد خود را به عنوان فردي ارزشمند درک کنند و رفتارهاي مناسب را سرمشققراردهند
ورزش
انجام تمرين هاي بدني و ورزشي ، مي تواندتا حدود ي خشم کودک را بر طرف سازد . برخي معتقدند که انجام فعاليت هاي ورزشي ، ميتواند سبب کاهش انرژي متراکم ناشي از خشم هاي فرو خورده شود.
صحبت درباره ي خشم
بايد به کودک ياد داد که در مورد تماماحساسات خود صحبت کند. صحبت کردن در مورد خشم ، از بروز پرخاشگري جلوگيري مي کند . کودکان بايد ياد بگيرند که نقاط قوت و ضعف خود را با هم در نظر بگيرند.
بايد به کودکانکمک کرد تا تصويري مطلوب از خود بسازند. کودکان بايد خود را بهعنوان فردي ارزشمند درک کنند و رفتارهاي مناسب را سرمشق قراردهند.