زمانی که دوستان مشکلی دارند یا دچار اشتباه می شوند، ما احساسات آنها را منظور می داریم و هر گونه پاسخ مفیدی را که بتوانیم به آنها ارایه می دهیم.
حتی اگر احساس رنجش کنیم یا زمان را برای صحبت کردن مناسب نبینیم. از انجا که به آنان احترام می گذاریم و برای دوستی شان ارزش قایلیم سعی می کنیم به حرف آنان گوش دهیم و با ایشان ارتباط برقرار کنیم. آیا ما با فرزندانمان نیز چنین رفتار می کنیم؟
صحبت کردن یکی از راههای برقراری ارتباط است. در حالی که اغلب زبان حرکات و آهنگ صدایمان بیش از کلماتی که به کار می بریم، حرف برای گفتن دارند؛ این امر در مورد بچه های کوچک هم صادق است. آنها به طور معمول کلماتی ندارند که احساسات و خواسته های خود را بیان کنند. ما باید یاد بگیریم که زبان ساده و همچنین زبان حرکتی آنان را ببینیم.ما باید یادبگیریم که فرزندانمان چه می گویند.علاوه بر آن باید آگاه باشیم که زبان حرکتی ما به فرزندانمان چه می گوید. حرکات و کلام ما به فرزندانمان می آموزد که آیا ما احساسات آنها را می فهمیم و به آنان احترام می گذاریم یا خیر؟
گوش دادن و صحبت کردن دو نیمه فرآیند برقراری ارتباط است.خصوصا در برابر برخی رفتارهای نامناسب کودکان، اتخاذ یک روش ارتباطی درست می تواند زمینه ساز رفع مشکل گردد. مثلا وقتی فرزند شما پرخاشگری می کند و یا کودکان دیگر را تهدید کرده و آزار می دهد، شما باید مقصود او از این رفتار را درک کنید. هدف از این عمل ممکن است کسب قدرت و تسلط باشد. به او کمک کنید از راهی قابل قبول تر به اهدافش دست یابد. لذا در این یاداشت سعی داریم به شما بیاموزیم که چگونه به طور موثر با فرزندان خود صحبت کرده و ارتباط برقرار کنید.
در ادامه، بحث را با معرفی دو راهکار مفید پیش می بریم:
1- توجه کنید،بسیاری از مفاهیم زندگی که برای بزرگسالان به راحتی قابل لمس است برای کودکان قابل درک و لمس نیست. مغز انسان تا قبل از سن 12 سالگی توان درک مفاهیم انتزاعی مثل سخاوت، شجاعت، ایثار، عصبانیت و... را ندارد. استفاده از این کلمات در ارتباط با کودک، درست مثل این است که کسی با شما، به زبانی کاملاً بیگانه صحبت کند. برای مثال برای توضیح مفهوم عصبانیت، اولین قدم در ارتباط شما با کودک تعریف مفهوم انتزاعی عصبانیت به زبان کودک است. بعد از تعریف و شناخت این احساس میتوانید از راه حلهای ارائه شده برای کنترل خشمش استفاده کنید.
میتوانید جعبهی مخصوصی را در منزل مشخص کرده و در جای مشخصی قرار دهید تا در طول هفته هر یک از اعضای خانواده که از دیگری ناراحت شد، علت ناراحتیاش را در کاغذی بنویسد و پشت برگه اسمش را نوشته و داخل جعبه بیندازد. پس با توافق اعضای خانواده هفتهای یک یا دو مرتبه در حضور دیگران و در یک جلسهی مشترک این جعبه باز شود
به این مثال توجه کنید:
مادری میخواهد به کودک 7 سالهی خود مفهوم عصبانیت و خشمگین شدن را برساند او به فرزندش میگوید: آدمها احساسات خیلی زیادی دارند؛ مثلاً، گاهی خوشحال و گاهی ناراحت هستند. خود تو، وقتی میخندی، معمولاً خوشحال شدهای و با خندیدن آن را به بقیه نشان میدهی. عصبانیت هم یک احساس کاملاً طبیعی است مثل شادی یا ناراحتی. به نظر تو وقتی در آن حالت هستی باید چه کاری انجام دهی تا این احساست را کنترل کنی؟ یادت باشد اگر به خاطر عصبانیت، دیگران را ناراحت و یا اذیت کنی، اصلاً مشکل حل نمیشود، تو باید خوب فکر کنی و سعی کنی علت عصبانیتت را پیدا کنی البته میتوانی از بزرگترها نیز کمک بگیری و راجع به احساسات، با آنها صحبت کنی. مثلاً اگر خواهرت اسباب بازیاش را به تو نداد یا از مشقهای زیاد مدرسه خسته شدی به جای آن که خواهرت را بزنی یا دفترت را پاره کنی با مادرت صحبت کن. معمولاً صحبت کردن راجع به عصبانیت به تو کمک می کند تا کم کم عصبانیت از وجود تو خداحافظی کند.
این مادر با زبان کودک سعی کرده مفهوم عصبانیت را به فرزندش آموزش دهد. وقتی کودک بتواند احساسات متفاوت را در وجودش شناسایی کند و آنها را دسته بندی نماید راحتتر میتواند واکنشهای مناسب ارائه دهد.
2- در خور سن و ظرفیت فرزندتان گاه جلساتی برقرار کنید که در آن همه اعضای خانواده حضور داشته باشند و در آنجا در مورد مسائل مختلف با هم گفتگو کنید.با این کار، کودک را با تشکیل جلسه و مزایای آن آشنا میکنید. در ضمن اگر کودک شما در سنی است که میتواند بنویسد، میتوانید جعبهی مخصوصی را در منزل مشخص کرده و در جای مشخصی قرار دهید تا در طول هفته هر یک از اعضای خانواده که از دیگری ناراحت شد، علت ناراحتیاش را در کاغذی بنویسد و پشت برگه اسمش را نوشته و داخل جعبه بیندازد. پس با توافق اعضای خانواده هفتهای یک یا دو مرتبه در حضور دیگران و در یک جلسهی مشترک این جعبه باز شود. هر فرد از میان برگهایی که به نام خودش است، آنهایی را که احساس میکند هنوز علت ناراحتیاش رفع نشده یا او را به شدت عصبی کرده بود با دیگران در میان بگذارد تا با کمک دیگران مسأله شناسایی و حل شود.
این روش علاوه بر جذابیتی که برای فرزندان دارد، نکات مثبت زیادی دارد از جمله:
-افراد به ویژه کودکان تمرین میکنند تا در لحظهی ناراحتی با رفتارهای پرخاشگرانه ناراحتی خود را بروز ندهند.
-با نوشتن آن روی کاغذ علاوه بر آن که تا حدی آرامتر میشوند، تمرین میکنند تا خشم و عصبانیت خود را به تعویق بیندازند.
-با این کار ارتباط و صمیمیت اعضای خانواده بیشتر میشود.
-نظم و تعهد پذیری در فرزندان رشد میکند.
-همهی افراد حاضر در جلسه میآموزند و تمرین میکنند چگونه یک شنوندهی فعال باشند و با نحوهی صحیح درست انتقاد کردن آشنا میشوند.
-اعضای خانواده بیشتر با خلق و خو و حساسیتهای همدیگر آشنا میشوند و... .
با ادامه این کار میتوان تعداد جلسات را به تدریج به یکبار در هفته کاهش داد.