همه ما یادمان میآید که وقتی کودک بودیم و کار بدی را انجام میدادیم، پدر و مادرها جملات "خجالت بکش" یا "خجالت هم خوب چیزیه" را نثارمان میکردند تا شاید از کرده خود پشیمان شویم. گویی خجالت در کودکی صفت خوبی تلقی میشد که نشانهای از ادب و حجب و حیا به شمار میرفت.
اما گاهی با افزایش سن، این خجالت پا را از یک شرم و حیای ساده فراتر میگذارد و منجر به گوشه گیری، انزوا و اجتماع گریزی یک فرد بالغ و بزرگسال میشود، به طوری که ممکن است شخص خجالتی موقعیت اجتماعی و شغلی خود را به علت این خصلت از دست بدهد.
به گزارش خبرنگار ایسنا- منطقه اصفهان، به گفته دکتر "برناندو کادوکی" مدیر موسسه مرکز تحقیقات "خجالت و کم رویی" دانشگاه ایندیانا آمریکا، حدود 45 الی 50 درصد بزرگسالان خجالتی هستند.
وی در مقالهای با عنوان "All about shyness" خجالت در بزرگسالان را درست مانند خجالت دوران کودکی و نوجوانی، گونهای از تمرکز بیش از حد بر خود تعریف کرده است که در این حالت شخص تمایل دارد تا به افکار، احساسات و حالات فیزیکی خود بیشتر فکر کنند.
گرچه همه افراد در هر سنی خجالت را تجربه میکنند، اما تاثیر آن بر بزرگسالان از اجتماع گریزی خفیف تا فوبیا (ترس شدید یا بیمارگونه) از اجتماع، پیامدهای بسیار جدی را نظیر مشکل پیدا کردن یا از دست دادن شغل و داشتن روابط دوستانه ناپایدار به همراه دارد.
کادوکی میگوید: بزرگسالان خجالتی در دیدار با مردم، آغاز و دنبال کردن یک مکالمه، روابط صمیمی، تعامل در کارهای گروهی و مدیریتی و دفاع کردن از خود دچار مشکلات عدیدی هستند.
دکتر "Jonathan Cheek" در کتابی به نام "Conquering Shyness; The battle anyone can win"، عدم پیشرفت شغلی و دشوار بودن ارتباطات کاری را از ویژگیهای افراد شاغل خجالتی ذکر میکند و خاطرنشان کرده است که هرچه فرد خجالتیتر باشد، اعتبار شغلی وی به همان میزان کمتر و کمتر میشود.
در واقع، افراد خجالتی دوست ندارند "دیده" بشوند، بلکه ترجیح میدهند که همواره "بیننده" باشند.
افراد خجالتی همواره از دست پاچگی میهراسند، بنابراین در بحثها و مکالمات شرکت نمیکنند، چرا که میترسند به اصطلاح "سوتی" دهند.
افراد خجالتی از "رد شدن و عدم پذیرش" از طرف سایرین میترسند و ترجیح میدهند که همواره به خودشان مشغول باشند.
افراد خجالتی از فلان و بهمان و هرچه که در ذهنتان تصور کنید میهراسند و همین ترس درونی است که سدی در برابر شجاعت آنها شده و صفت "خجالتی" را برای آنان به ارمغان آورده است.
دکتر "John M. Grohol" در مقالهای تحت عنوان "Adolescence and shyness" چندین راهکار برای رهایی از خجالتهای بی مورد عنوان داشته است:
- همواره کارهایی را انجام دهید که اعتماد به نفس شما را افزایش میدهد به عنوان نمونه تمیز لباس بپوشید، ورزش منظم انجام دهید، داوطلبانه به دیگران کمک کنید و با مهربانی با مردم صحبت کنید.
- همواره مثبت فکر کنید و "خودتان" باشید. هرگز برای دوری از خجالت کشیدن خود، تظاهر به پررویی و اعتماد به نفس بالا نکنید.
- حتی برای یک بار هم که شده و تنها در مقابل یک نفر خجالت را کنار بگذارید، اگر به مهمانی دعوت شدهاید به دنبال کسی بگردید که تنهاست و سر بحث را با سوالاتی که پاسخی به جز "خیر" و "بله" دارد، باز کنید. هنگام صحبت با دیگران به جای نگاه کردن به در و دیوار، مستقیم به چشمان طرف نگاه کنید، این کار اعتماد به نفس شما را افزایش میدهد.
- در انجام همه کارها چه اداری، چه تحصیلی و در هر زمینهای همیشه نسبت به دیگران پیش قدم باشید. با این کار فرصت صحبت با افرادی را به دست خواهید آورد که تمایلات مشترکی با شما دارند.
- به دنبال یادگیری تکنیکهای مهارت اجتماعی باشید و مناسب ترین آن را برای خود پیدا کنید؛ برای مثال اگر از آن دسته افرادی هستید که مهارت اندکی در تعریف جوک دارید و حس شوخ طبعیتان ضعیف است، در به کارگیری این مهارت باید نهایت احتیاط را به کار بگیرید.
- در کلاسهای آموزشی مورد علاقه تان ثبت نام کنید و با افراد هم سلیقه خودتان بیشتر آشنا شوید، در این حالت شما حرف زیادی را برای گفتن با افراد همسنخ خودتان خواهید داشت.
- شجاع باشید و از قانون "فقط انجامش بده" پیروی کنید _قانونی که در آن بدون هیچ عذر و بهانهای باید کار مورد نظر خود را به پیش ببرید و در غیر این صورت بیخیال همه چیز شده و تسلیم شوید_ و مطمئن باشید که با ابراز "شجاعت"، تنها چیزی که از دست میدهید "خجالت " خواهد بود.
همین "خجالت" که مانع گفتن بسیاری از "نه" و"بله" گفتنهای اساسی زندگیمان میشود و ما را از عرش به فرش میکشاند، پس خجالت را کنار بگذارید و صریح و البته با نهایت احترام "وجود" خود را با نهایت شجاعت به همه ابراز کنید.