..شما از همسرتان به هزاران دلیل طلاق گرفته اید . با وجود سرنوشت بدی که شما دو نفر با هم داشتید ، سعی جدی داشته باشید که فرزندان تان را برای زندگی بهتر پرورش دهید وآماده سازید . در این شرایطاولین نکته این است که باید اعمال و افکار احساسی خودتان را کنار بگذارید .
بدانید که تربیت فرزند پس از جدایی در معرض خطر است. برای کمک به شما که متوجه اشتباهاتی باشید که ممکن است مرتکب شوید و از آنها پرهیز کنید ، برآنیم تا در این مقاله ، فهرست تعدادی از بزرگ ترین و رایج ترین اشتباهاتی را که افرادی در موقعیت شما به آن دچار می شوند ، بیاورم :
- خراب کردن رابطه فرزندتان با والد دیگر .
- بهره گیری از فرزند به عنوان آلت دست برای بازگشت یا اذیت همسر .
- بهره گیری از کودک برای دستیابی به اطلاعات یا سلطه و تأثیر بر همسر سابق .
- انتقال ناکامیها و عواطف آزارنده ای که عاملش احتمالا همسر سابق بوده به کودک ( به ویژه اگر کودک از نظر ظاهری یا رفتاری به همسر سابق مشابهتی داشته باشد .)
- هنگام درگیری در مورد برنامه ها و یا امور دیگر، فرزند را مجبور به جانبداری از یکی کردن .
- تبدیل مناسبت هایی که هر دو نفر باید در آن شرکت کنند ، مانند تولدها، برنامه های مدرسه ، فعالیتهای فوق برنامه ، به دیگ زودپز .
- وابستگی زیاد داشتن به مصاحبت و پشتیبانی فرزندتان به علت آزردگی ، تنهایی و گرفتاری ذهنی مبنی بر اینکه :« دنیا برضد ماست .» این حالتی سالم برای شما و فرزندتان نیست .
- رفتاری مانند افراد بزرگسال با کودک؛ به خاطر نیاز داشتن به کمک . وظیفه فردی بزرگسال را بر دوش کودک گذاشتن کار درستی نیست .
- وابستگی شدید عاطفی ؛ که اگر فرزند شما وقتش را صرف کار دیگری ،حتی دیدار از همسر سابقتان یا پدر و مادربزرگش یا دیگران کرد ، در او احساس گناه به وجود آورید .
- پنهان کردن احساس گناه ناشی از جدایی در زیر پوشش ولخرجی برای برآوردن خواسته های مادی فرزندتان.
علاوه بر تعهد به اینکه از این اشتباهات دوری می کنید ،بایستی به خط مشی تربیت فرزند و اداره خانواده که به فرزندتان کمک می کند تا در خانه طلاق شکوفا شود ، به گونه ای مثبت متعهد باشید .
اجزای بسیار مهم این گونه خط مشی ها عبارت است از :
- با همسر سابق خود توافق کنید که در برابر فرزندانتان یکدیگر را بی ارزش نکنید . فرزندتان را از سخن گفتن غیرمحترمانه در مورد والد دیگر ، حتی اگر به گوش شما خوشایند هم بیاید ، باز دارید .
- با هم مذاکره و توافق کنید که چگونه می توانید بهترین تصمیم گیری را در مورد کارهایی مثل دیدار ،تعطیلات یا هر اتفاق دیگری در مورد فرزندانتان انجام دهید ،هر چند احتمالا دادگاه برای چنین مواردی ، بنا برعلاقه ، آرامش و ایمنی فرزندانتان ، بر حسب زمانبندی معیارهایی را تعیین کرده است .این بستگی به شما دارد که آنها را عاقلانه و بدون خودخواهی اجرا کنید .
هرگز با امتیاز دادن بیشتر و اجازه دادن پنهانی از فرزندانتان طرفداری نکنید . این کار دست کمی از خرابکاری منفعل – تهاجمی ندارد و در نهایت به فرزند شما آسیب خواهد رسانید
- با محدودیت ها و قراردادهای رفتاری برای تربیت فرزندانتان توافق کنید تا صرف نظر از اینکه آنان وقتشان را با کدام والد می گذارانند ، قراردادهایی چون وقت خوابیدن ، دیدن تلویزیون و رایانه ، روابط اجتماعی و سایر رفتارها تداوم داشته باشند .
- در مورد دیگر خویشان و نقشی که آنان می توانند بازی کنند در زمانی که فرزندان تنها با آنها هستند به توافق برسید . من اعتقاد قوی دارم که خویشان در زندگی کودکان نقش بسیار مهمی دارند ، به ویژه نبایستی نقش فعال پدر و مادربزرگ ها را از دو جانب دست کم گرفت . آنان نیز بایستی همان معیارهای مورد توافق زوج جدا شده را بپذیرند و رعایت کنند . بی احترامی به همسر سابق شما نزد فرزندانتان ، همچنان که مورد پذیرش شما نیست ، از سوی پدر و مادر شما هم ناپسند است .
- در مورد همه جنبه های رشد فرزندانتان با همسر سابق خود گفت وگوکنید . هر دو نفر بایستی از همه رخدادهای منفی یا مثبت مربوط به رشد فرزند خود آگاه باشند . اگر در مدرسه یا با دوستان مشکلی دارند و یا حتی اگر دستاوردی عالی داشته اند ، پدر و مادر هر دو بایستی پیوسته واکنش سریع نشان دهند .اگر لازم باشد با فرستادن نامه الکترونیکی این کار را حتما انجام دهند .
- بدانید که کودکان آماده اند موقعیت را بیاموزند و محدودیتها و قراردادها را به ویژه اگر به چیزی که می خواسته اند نرسیده باشند ، زیر پا بگذارند . مهم این است که شما و همسر سابقتان ، پیش از نتیجه گیری فوری یا محکوم کردن یکدیگر ، در مورد آنچه پیش آمده است به بررسی بپردازید .
- هر چند ممکن است از نظر عاطفی به نظر دردناک برسد ، مطمئن شوید که شما و همسر سابقتان یکدیگر را از هر نوع تغییری که در زندگی تان ممکن است پیش آید باخبر می کنید . پس هرگز از فرزند خود به عنوان خبرگزار استفاده نخواهید کرد . اگر با یکی قرار دارید ، تغییر شغل می دهید یا خیال جابه جا شدن دارید ، آن قدر عاقل باشید که به همسر قبلی خودتان پیش از آنکه او خبر را از فرزندتان بشنود ، خبر بدهید . در غیر این صورت ممکن است از واکنش طرف مقابل رنجیده شود .
- متعهد شوید که با یکپارچگی احساسی رفتار کنید . اگر شما و همسر سابقتان روی برنامه ای به توافق رسیده اید به آن پایبند بمانید . منظورتان را بگویید و آنچه را بیان می کنید همان منظور شما باشد . هرگز با امتیاز دادن بیشتر و اجازه دادن پنهانی از فرزندانتان طرفداری نکنید . این کار دست کمی از خرابکاری منفعل – تهاجمی ندارد و در نهایت به فرزند شما آسیب خواهد رسانید.
پذیرش این « بکن و نکن ها » به طبیعی کردن زندگی فرزندان شما کمک چشمگیری خواهد کرد . راه گشایش برای شما و همسر سابقتان انتخاب راه والا و فداکاری واقعی برای فرزندانتان است . این نه تنها لذت جویانه نیست ،بلکه خود تخریبی نیز هست که شما در حالتی که فرزندانتان در تنگناهای عاطفی هستند به آنان حمله کنید . از این گذشته آنان دیگر نمی خواهند چیزی بشنوند .
بسیاری از کودکان طلاق می گویند : "از شکایت و ناله پدر و مادرمان در مورد یکدیگر به جان رسیده ایم" و می خواهند فریاد بزنند . پس ، کسل کننده و تحمل ناپذیر نباشید . شما بچه خواستید و حالا هم دارید . این حقیقت که رابطه شما منجر به شکست شده است وجود دارد ، ولی تقصیر آنان نیست .
اگر همسر شما وارد بازی نشود و به راهنماییهایی که در این مقاله ذکر شد پایبند نماند ، شما به هر حال باید این کاررا بکنید . تنها کسی که بر او تسلط دارید خود شما هستید .
اگر امروز راه درست را در پیش بگیرید و سرانجام فرزندان شما به علت این کار ، شما را ستایش خواهند کرد . آن روز فرا خواهد رسید که آنان به گذشته نظری بیفکنند و بگویند :« مادرم یا پدرم با چنان میزان وقار و احترامی رفتار کردند که می توانم بفهمم چقدر مرا دوست دارند و برای زندگی من آرامش و صلح می خواهند . من از این نعمت بسیار سپاسگزارم .»