ارتباط و تبادل نظر کلامي با کودکان و نوجوانان به نظر سهل و ساده مي رسد لکنهمه کوششي که ما بزرگسالان براي اين ارتباط به کار مي بريم منحصر به دادن پند واندرز به آنان و انتظار دريافت رفتار هاي مطلوب از آنان است. فرضيه ي نادرستي کهراهنماي گروهي از والدين و مربيان در ارتباط با کودکان و نوجوانان است ظاهر اًعبارت است از اين که به کودکان بگوييد چه بايد بکنند ، چندين بار آن را تکرار کنيد . در صورتي که به طور دلخواه عمل نکردند به گونه اي آنان راتنبيه کنيد. متأسفانهاين شيوه نمايانگر مجموعه مهارت هايي است که گروهي از بزرگسالان در تبادل نظر بهکود کان مي دانند وبه آن عمل مي کنند. حقيقت اين است که هيچ گونه تظميني وجودندارد که کودکان هميشه به حرف هاي ما بادقت گوش دهند ، حتي با صراحت مي توان گفتهيچ تظميني و جود ندارد که کودکان هميشه حرف هاي ما را بشوند . وادار ساختنکودکان به اين که به حرف هاي ما گوش دهند مستلزم همان اندازه مهارت است که ما بهعنوان بزرگسال در گوش دادن آن چه آنان براي گفتن دارند به کار مي بريم
دلايلي هستند که نشان مي دهد چرا بچه ها از بچگي تا نوجوانياز والدينشان حرف شنوي کمي دارند:
*به بسياري از کودکان توجهکمي مي شود.
*بچه ها مي گويند که والدينشان بيش ازحد با آنها صحبت مي کنند.
*مي گويند که پدر و مادر ها زبانفرزندانشان را نمي فهمند، حتي احساسات، و عقايد آنها را قبول ندارند.
*مي گويند پدران و مادران مان سختگير،غرغرو و هميشه به دنبال انتقاد کردن هستند.
*پدر و مادرانمان هميشه به ما ميگويند چکار بکنيم و چکار نکنيم.
*مي گويند والدين ما کارهايي از ما ميخواهند که ما اصلا علاقه اي به انجام دادنشان نداريم.
* از ما انتظاردارند آدم کسل کننده اي باشيم.
*آنها فکر مي کنند که آنچه که والدينشان مي خواهندبگويند را مي دانند، به همين خاطر حوصله گوش دادن به صحبت هاي آنها را ندارند.
چه کنيم تا کودکان و نوجوانان به حرف هاي بزرگسالان گوشدهند؟
***در اينجا به شماراهکارهايي مي گوئيم تا بتوانيد به وسيله آن مهارت گوش دادن فرزندان تان را تقويتکنيد .
آموزش مهارت "گوش دادن" را از سنين پايين شروعکنيد: هيچ وقت براي يادگيري اين مهارت دير نيست،هميشه وقت براياين کار هست. اما تا مي توانيد زود اين کار را شروع کنيد. همينطور که کودک رشد ميکند و بزرگ تر مي شود، بيشتر براي آموزش وي وقت بگذاريد به اين صورت که زماني رابراي صحبت کردن با وي اختصاص دهيد تا فاصله بين شما و کودک تان کمتر و کمتر شود. کودکان در اين سن بسيار مشتاق و پرجنب و جوشند و گوش کردن براي آنها کار سختي است . آنها بيشتر دوست دارند حرف بزنند و ديگران به حرف هاي آنها گوش بدهند. والدين دراين سن بايد از راههاي غير مستقيم و بسيار سازنده اين آموزش را به کودکان بدهند . يکي از راههايي که به مهارت گوش کردن و تمرکز کودکان بر روي مسائل اطراف کمک ميکند، خواندن کتاب براي کودکان است. کتاب هايي که علاوه بر داشتن ويژگي سرگرمي،داراي پيام خاصي نيز باشد.
شبها قبل از خواب و بعداز ظهر ها ،وقت عصرانه بهترين اوقاتي هستندکه شما مي توانيد به اين کار اختصاص دهيد. اجازه دهيد کودک تان سئوالاتي را که دارداز شما بپرسد و شما نيز سر فرصت به وي جواب دهيد
همانطور که دوست داريد کودک تان به صحبت هاي شماگوش دهد شما نيز به حرف هاي وي توجه کنيد: زمانيکه دارد با شماسخن مي گويد با حوصله و دقت به حرفهايش گوش کنيد؛ سعي کنيد براي وي يک الگو باشيد. وقتي کودک تان حس کند که شما مشتاق شنيدن حرفهاي وي هستيد، او نيز از آن به بعدبهتر به صحبت هاي شما گوش خواهد کرد.
به پرسش هاي کودکان و نو جوانان پاسخ دهيم : يکي از بهترين شيوه هاي گسترش هر چه بيشتر ارتباط و تبادل نظر درخانه و مدرسه ، پاسخ دادن صريح و روشن به پرسش هاي کودکان و نوجوانان است.
اجازه بدهيد کودک تان صحبت هايش را تمام کند: نگذاريد فکر کند "حرف زدن با والدينم فقط وقت تلف کردن است". نوجواني مي گويد:" وقتي دارم با پدر و مادرم حرف مي زنم احساس مي کنم آنها صحبت هايمن را دوست ندارند يا در ميان حرف هاي من موضوع صحبت را عوض مي کنند و در موردموضوعي که خودشان دوست دارند بحث مي کنند".
زمانيکه با کودک تان صحبت مي کنيد سعي کنيد با وي تماس چشمي برقرار کنيد:
بچه ها زود متوجه مي شوند که آيا شما داريد به حرفهاي وي گوشمي کنيد يا حواستان جاي ديگري است. از سنينکم تماس چشمي با کودک تان برقرار کنيد،سعي کنيد با اين تماس به کودک تان بفهمانيد حرفهايش را مي فهميد و درکش مي کنيد؛
زمانيکه با فرزندتان صحبت مي کنيد مراقب حرکات صورتو تن صدايتان باشيد: تا مي توانيد کلمات تان را شمرده و با حوصلهادا کنيد، حتي زمانيکه از صحبت کردن فرزندتان خسته شديد، آن را نشان ندهيد ؛ مطمئنباشيد زمانيکه شما نيز با آنها سخن بگوييد همان واکنش ها را به شما نشان خواهندداد.
به فرزندانتان ياد دهيد با حرکات شان نشان دهند کهدارند به صحبت هاي شما گوش مي کنند: تا زمانيکه شما نشان دهيد کهبا حوصله داريد به صحبت هايشان گوش مي کنيد، به آنها نيز داريد ياد مي دهيد کهزمانيکه دارند به سخنان شما گوش مي دهند نيز همان کار را بکنند. شنيدن همان گوشدادن نيست؛يک کودک مي تواند همچنان که حرفهاي شما را مي شنود حواسش به جلد قرمزکتابش باشد.
با فرزندان تان در مورد علايقش صحبت کنيد: براي آغاز و شروع يک رابطه خوب با فرزند تان مي توانيد در موردعلايقش با وي صحبت کنيد.
در رفتار و گفتار خويش صداقت و هماهنگي داشتهباشيم: هنگامي مي توانيم بر رشد شخصيتي ديگران تأثير بگذاريم و آنرا تسهيل کنيم که بين افکار و گفتار و رفتار خود ما همگوني و هماهنگي وجود داشتهباشد. هر اندازه بيشتر صداقت در رفتار و گفتار خويش داشته باشيم احتمال بيشتري وجودخواهد داشت که در شخصيت کودک يا نوجوان تغييرات مثبت و قابل ملاحظه اي رخ دهد.
نسبت به زمان آگاه و حساس و در پي زمان و فرصتمناسب باشيم : بايد به خاطر داشته باشيم زماني که نوجوان از ما چيزيا مطلبي مي پرسد درحقيقت به ما علامت مي دهد که آمادگي گوش دادن به ماست وميخواهد عقيده ي ما را بداند. بزرگسالان بايد ياد بگيرند که حرف درست را دقيقاً درزمان مناسب آن بگويند و مطلب نادرست را در لحظات نامناسب ناگفته بگذارند.
کودکان و نوجوانان را آن گونه که هستندبپذيريم، براي نوجوان تلخترين و طنز آلود ترين اندرز ها و راهنمايي ها يادآوري اين نکته است که وقتي بچهبودي چنين و چنان مي کردي نوجوان از اين که دوران کودکي او را پيوسته به عنوانمعيار ارزشيابي او به حساب مي آورند ، عصباني مي شود
بعضي اوقات دنيا را از چشمان فرزندان تان ببينيدنوجواني که در دنياي خودش زندگي مي کند و حرفهاي والدينش را نميپذيرد ممکن است به اين علت باشد که هيچ وقت والدينش به حرفهاي وي گوش نداده اند يابه کاري که وي به آن علاقه داشته اهميت نداده اند.
نقش کسي که پاسخ همه ي سؤالات و مسائل را مي داندبازي نکنيم: گاه به ما احساسي دست مي دهد که الزاماً بايد همه يپاسخ ها بدانيم و يا حداقل تظاهر به دانستن آن ها کنيم.وقتي که بزرگسال خود نميداند که درباره چه صحبت مي کند ، دير يا زود کودک يا نوجوان مي فهمد . اين گونهافراد اعم از پدر يا مادر يا مربي بي شک ارزش و ا عتبار خود را از دست مي دهد.پس بهجاي تظاهر به دانستن در لحظاتي که به واقع نمي دانيم بايد پرده و در نهايت ظرافتحقيقت را بگوييم : ( فعلاً جواب اين سؤال تو را نمي دانم ولي ببينم با استفاده ازمنابع مختلف چگونه مي توانيم با هم پاسخ آن را پيدا کنيم.)
به کودکان و نوجوانان گه گاه فرصت مخالفت کردنبدهيم و آن را بپذيريم: زماني که بزرگسالي به نوجوان اجازه مخالفتکردن مي دهد در حقيقت مفاهيم و معاني مختلفي را به طور ضمني به او تفهيم مي کند . از جمله اين که : ( تو حق نيز داري نظرت را بيان کني ) ، ( من به نظر تو هم احتراممي گذارم. ) و .....
از تمسخر و استهزا ء کودکانو نوجوانان اجتناب ورزيم.
گه گاه به فرزندانمان اجازه ابراز احساسات بدهيم: گفتن اين نکتهبه نوجوان که او بايد احساس متفاوتي داشته باشد ويا نبايد چنين احساسي مي داشتهرگزاو رابه گوش دادن به حرف ما تشويق نمي کند چراکه اين گونه مطالب متضمن يک درخواست غير منصفانه براي تحقير و کوچک شمردن عواطفواقعي او و کاستن از شدت و ميزان آن است . زيرا شدت عواطف واحساسات او نمي تواندمتناسب با انتظارات و درخواست هاي بزرگسالان در نوسان وتغيير باشد.
از به کار بردن لقب ها و برچسب هايي که بار منفيدارد تا حد امکان خودداري کنيم.
کودکان و نوجوانان را آن گونه که هستندبپذيريم: براي نوجوان تلخ ترين و طنز آلود ترين اندرز ها و راهنمايي هايادآوري اين نکته است که وقتي بچه بودي چنين و چنان مي کردي نوجوان از اين که دورانکودکي او را پيوسته به عنوان معيار ارزشيابي او به حساب مي آورند ، عصباني ميشود.
بعضي اوقات به فرزندتان به بهانه اينکه مهارت گوشدادن اش پيشرفت داشته هديه بدهيد: اگر بچه ها نشان دادند کهشنونده هاي خوبي هستند، بايد بعضي اوقات جايزه بگيرند. به آنها عکس العمل مثبت ومخصوصي نشان دهيد،مطمئن باشيد نتيجه خوبي خواهيد گرفت.