در بسیاری از موارد، والدین فکر می کنند بچه ی سه یا چهار ساله شان، با آنها لجبازی می کند. در حالی که آن کار به ظاهر لجبازانه به این دلیل از بچه سر زده است که نمی تواند صحبت کند یا درباره ی چیزی که می خواهد، توضیح دهد. کودکان به این دلیل که یا توانایی گفتاری ندارند یا در این توانایی مهارت لازم را کسب نکرده اند، برای رساندن منظورشان، اشیا را به اطراف پرت یا روی یک حرکت یا حرف شان، پافشاری می کنند. به خصوص در سن دو تا چهار سالگی که بچه ها در این سن و سال تمایل دارند همه چیز را برای خودشان داشته باشند.
به این ترتیب اگر دقت کنید، متوجه می شوید به برداشتن کیف یا دیگر وسایل شخصی مادرشان واکنش های تند نشان می دهند. اوضاع وقتی بدتر می شود که والدین، واکنش های اشتباه نشان می دهند به عنوان مثال در برابر خواسته ی کودک، روی خواسته ی خود اصرار می کنند و آن قدر این پافشاری دوطرفه، تداوم پیدا می کند که به رقابت و لج بازی بین والدین و کودک منجر می شود و به طور غیرمستقیم به کودک آموزش می دهند لجبازی کند، در حالی که بچه پیش از آن، اصلاً لجبازی کردن را بلد نبوده است.
به عنوان مثال والدین در برابر خواسته ی کودک، شروع به توجیهات و آوردن دلایل منطقی و طولانی می کنند، توضیحاتی که نه بچه به آن توجه می کند و نه اصلاً آنرا می فهمد. در این مرحله، وقتی بچه ها به حرف والدین گوش نمی کنند، پدر و مادر فکر می کنند کودک لجبازی دارند! در صورتی که همه ی این عکس العمل ها بخشی از دوره ی رشد کودک به حساب می آید.
حتا اگر قرار است نکته ای به بچه یاد بدهید، مثل اینکه پس از بازی اسباب بازی هایش را جمع و جور کند، باید این آموزش مشارکتی باشد و والدین به همراه کودک این کار را انجام دهند و آرام آرام و به طور غیرمستقیم او را به سمت انجام وظایفش سوق دهند.
بخش دیگری از موضوع لجبازی کودکان، به نحوه ی برخورد پدر و مادرها با بچه ها برمی گردد. به دلیل کوچک بودن خانه ها و آپارتمان هایی که در آن زندگی می کنیم، والدین معمولاً از بچه ها می خواهند جیغ و فریاد نزنند و برای جلوگیری از جیغ و فریاد آنها، به سرعت هم تسلیم می شوند و چیزی را که بچه می خواهد، در اختیارش قرار می دهند، به خصوص وقتی می خواهیم رفتاری را در کودک تغییر دهیم، جیغ و لجبازی کودک بیشتر می شود و اتفاقاً والدین هم زودتر تسلیم می شوند. این در حالی است که کودکان به راحتی تغییر رفتار را نمی پذیرند و این کار، زمان و حوصله ی بسیاری نیاز دارد. نکته ی مهم آنکه همیشه به یاد داشته باشید تربیت کودک باید با نظم خاصی همراه باشد و تشویق و تنبیه ها (البته نه از نوع عاطفی و بدنی) به موقع و به اندازه باشد و حتماً انجام شود.
البته اختلال نافرمانی و لجبازی عمدتاً در سنین ورود به مدرسه بروز می کند و کودک نسبت به معلم، ناظم و والدین نافرمان و لجباز است و تکالیفش را انجام نمی دهد یا نافرمانی های شدیدتر و عمیق تر دارد و 55 تا 60 درصد از این موارد، با اختلال بیش فعالی همراه است
در صورتی که به کودک قول داده اید اگر به حرف شما گوش کند پاداش می گیرد و اگر جیغ بزند نمی تواند برنامه ی مورد علاقه اش را از تلویزیون تماشا کند، حتماً به این وعده و وعیدها عمل کنید. نکته ی پایانی اینکه، همیشه کودکان، صرفاً لجباز نیستند و ممکن است لجبازی ظاهری آنها با اختلال دیگری همراه باشد، اختلالاتی مثل ADHD یا بیش فعالی و کمبود توجه، گاهی هم ممکن است این دو اختلال را به طور همزمان داشته باشند.
البته اختلال نافرمانی و لجبازی عمدتاً در سنین ورود به مدرسه بروز می کند و کودک نسبت به معلم، ناظم و والدین نافرمان و لجباز است و تکالیفش را انجام نمی دهد یا نافرمانی های شدیدتر و عمیق تر دارد و 55 تا 60 درصد از این موارد، با اختلال بیش فعالی همراه است، که در این صورت والدین حتماً باید با روان شناسان مشورت کنند و برنامه ریزی مدون و مشخصی برای حل این بحران داشته باشند.