بسياري از گفتگوهاي كودكان معاني پنهاني دارد كه آگاهي از آنها كمك شاياني بهوالدين و بزرگترها ميكند. براي مثال وقتي با فرزندتان به جايي ميرويد و بدونتوجه به او مرتب از فرزندان و كودكان ديگر تعريف ميكنيد، كودك احساس ميكند بهطور غيرمستقيم در حال زير سوال بردن وي و خط و نشان كشيدن براي او هستيد.
وقتي ميگوييد دوستانت چه اتاقهاي مرتبي دارند؛ او اين پيام را ميگيرد كه اگرتو اتاقت را مرتب نكني اتفاق خاصي برايت ميافتد.
بسياري اوقات وقتي كودكان سوالي مطرح ميكنند توقع ندارند پاسخهاي طولاني ومنطقي ما را بشنوند، زيرا وقتي پاسخ طولاني و با جزييات ميشود بتدريج توجه كودكنسبت به صحبتها كم ميشود.
در چنين مواردي والدين عموما قصد دارند با پاسخ دادن به كودك، راهنماييهايضمني خود را نيز مطرح كنند؛ در صورتي كه كودك اين موارد را دستوراتي بيشترنميبيند. در چنين مواردي، بهترين كار اين است كه نشان دهيد احساسات او را درككردهايد، بدون اين كه او را مورد سرزنش قرار دهيد و در لاك دفاعي فرو ببريد.
احساسات كودك از اتفاقات
وقتي درباره يك اتفاق يا مسالهاي با كودك صحبت ميكنيد فقط نسبتبه خود مساله واكنش نشان ندهيد، بلكه نسبت به احساسات كودك در مورد آن مساله وخودش و پيرامونش هم توجه نشان دهيد.
براي مثال وقتي كودكي به مادرش ميگويد كه شما به برادرم بيشتر از من هديهميدهيد، ممكن است مادر تصور كند بايد ابتدا شكايت او را رد و اين موضوع را تكذيبكند و توضيح دهد كه سن و نيازهاي برادرش با او متفاوت است و قول بدهد جبران كند.
اما درستتر اين است كه مادر بدون توضيح و تشريح مفصل درك كند كه كودك خواستارعمق روابط بيشتر با مادر است نه تعداد بيشتر هديهها. پس او را در آغوش بگيرد وبگويد به تو هم هديههاي بيشتري ميدهم تا مساله به خوبي و خوشي تمام شود، زيرا دراينجا كودك متوجه دقت و توجه مادر نسبت به تامين نيازهاي عاطفياش ميشود.
وقتي پسر نياز به محبت و نوازش پدر دارد شروع به اذيت ظاهري و حتيمشت زدن و جلب توجه كردن پدر ميكند. در چنين مواردي او واقعا نميخواهد پدر راعصباني كند، بلكه ميخواهد بگويد من به شما و محبت شما نياز دارم. به من توجهبيشتري كنيد
در مواردي شبيه اين، كودك قصد ندارد حادثه يا واقعه را مورد بررسي قرار دهدبلكه ميخواهد احساسش را بيان كند.
در موردي ديگر، كودكي دبستاني به مادر ميگويد: «امروز يكي از بچههاي بزرگتردوستم را به درون جوي آب هل داد.» او از بيان اين موضوع نميخواهد در مورد جوي آبو خيس شدن دوستش صحبت كند، بلكه قصد دارد ترسش را از اين كه او را هم هل دهند،نشان دهد. در اين مورد مادر ميتواند با آرامش بگويد: «اين مساله تو را ناراحتكرده؟ ميترسي اين اتفاق براي تو هم رخ بدهد؟».
گاهي اوقات كودك، محبت و نوازش والدين را ميخواهد، اما در ظاهر خواهان چيزهايديگر است. براي مثال وقتي كودك چند ساعتي والدين را نديده است با ورود آنها شروعبه بهانهگيري براي چيزهاي مختلف ميكند و والدين با دادن هر چيزي با بهانه جديديروبهرو ميشوند.
اين مساله در مورد پسرها و پدرها بسيار اتفاق ميافتد. وقتي پسر نياز به محبت ونوازش پدر دارد شروع به اذيت ظاهري و حتي مشت زدن و جلب توجه كردن پدر ميكند. درچنين مواردي او واقعا نميخواهد پدر را عصباني كند، بلكه ميخواهد بگويد من به شماو محبت شما نياز دارم. به من توجه بيشتري كنيد.
تاييد و تكذيب لازم نيست
نكته قابل توجه اين است كه وقتي كودك درباره اتفاقات صحبت ميكند منظورش احساسدروني او از آنهاست، اما وقتي راجع به خودش صحبت ميكند بهتر است او را تاييد ياتكذيب نكنيم، بلكه به جزييات بپردازيم.
براي مثال وقتي ميگويد رياضي من خوب نيست بهتر است بگوييم رياضي درس سادهاينيست و برخي مسائل آن مشكل است، اما مهم اين است كه تو سعي خود را ميكني تا كارترا به بهترين شكل انجام دهي.
به اين ترتيب او خيالش راحت ميشود و واقعا تمام سعي خود را ميكند. در چنينمواردي اين كه ضعف او را در رياضي تاييد كنيم و بگوييم «بله تو در رياضي ضعيفهستي، ولي شايد با كمك ما و معلمت بتواني بهتر شوي» نه تنها كمكي به او نميكندبلكه به عزت نفس او نيز صدمه ميزند و موجب ميشود اعتماد او نسبت به خودش و شماكم شود.
كودكان احساسات متضاد دارند
شايد پذيرش اين مساله مشكل باشد، اما كودكان احساسات متضادي دارند. در يك لحظه ممكن است ما را دوست داشته باشند و در عين حال از ما بدشان بيايد.
ميتوان با بيان احساسات متضاد كودك، موجب رهايي او از بسياري از ناراحتيها واضطرابها شد. توجه داشته باشيد كه اين بيان بايد آرام و منطقي باشد تا مفيد واقعشود.
به جاي اين كه به كودك بگوييم معلوم نيست چه احساسي داري. تصميم خودت را بگير. بالاخره برادرت را دوست داري يا نه؟ بهتر است بگوييم به نظر ميرسد در مورد برادرتدو احساس مختلف داري. هم او را دوست داري و هم از او بدت ميآيد. همه احساسهايتو چه خوب و چه بد طبيعي هستند و وجود دارند و بايد آنها را پذيرفت.
والدين براي كودكان مثل آيينه هستند. آيينه ما را همان گونه كه هستيم نشانميدهد و قضاوت نميكند. پس بايد مثل آيينه بود. اگر قرار بود آيينه مرتب بديها وزشتيهاي ما را گوشزد كند ديگر جلوي آيينه نميرفتيم.
بعضي روشها براي حمايت از احساسات عبارت اند از:
همدردي: «من احساس تورو درک ميکنم، من هم همين احساس رو قبلا داشتم، احساس آزاردهندهايه، نه؟»
اعتبار بخشيدن به احساسات: «اين حقتوئه که چنين احساسي داشته باشي، اگه اين اتفاق براي من هم افتاده بود احتمالا هميناحساس رو داشتم»
وقتي احساسات کودک را تصديق ميکنيد، احساس آسايش خاطر را در وجوداو خواهيد ديد و احساس خوهيد کرد که رابطهي خيلي نزديکي با هم داريد. اين موقعيتفرصتِ شگفتانگيزي براي ارتباط با فرزندتان در اختيار شما ميگذارد و زماني براينزديک شدن احساسهاي شما به يکديگر نيز هست
شناسايي احساسات: «مثل اينه که حسميکني ....» يا «آيا احساس ناراحتي ميکني؟»
مصمم گوش کردن: «مستقيم در چشمهايش نگاه کنيد و به آنچه بر او ميگذرد گوش کنيد. طوري گوش کنيد که انگارصميميترين دوستتان با شما صحبت ميکند. «من سراپا گوشم، من مشتاقم بدونم چي داريميگي»
کنجکاوي: «جالبه، من ميخوامدربارهي احساس تو در مورد اون ماجرا بيشتر بدونم»
تصديق احساسات: « تو واقعا ناراحتبهنظر ميرسي.» يا « من دارم ببينم که چهقدر عصباني هستي»
دعوت به بيان احساسات: «به منبيشتر بگو. من ميخوام بدونم چه حالي داري.»
پس در مورد كودكان نيز بهتر است احساسات آنها را همان گونه كه هست بپذيريم وارزيابي و نصيحت نكنيم. وقتي كودك عصباني است به جاي سرزنش و انتقاد از او بهتراست بپذيريم كه احساس خوبي ندارد و عصباني است و اين يك احساس طبيعي است. پس اورا مجبور به تغيير نميكنيم و با آگاهي از وضعيت، رابطه خوبي براي آرامش بيشتر واعتماد او به خودش و ما برقرار ميكنيم.
وقتي احساسات کودک را تصديق ميکنيد، احساس آسايش خاطر را در وجود او خواهيد ديدو احساس خوهيد کرد که رابطهي خيلي نزديکي با هم داريد. اين موقعيت فرصتِشگفتانگيزي براي ارتباط با فرزندتان در اختيار شما ميگذارد و زماني براي نزديکشدن احساسهاي شما به يکديگر نيز هست. و درست در همين زمان است که شما احساس خواهيدکرد واقعا به حرف يکديگر گوش ميکنيد و حرف يکديگر را ميشنويد. اگر از اين طريقرابطهي نزديکي با فرزندتان برقرار کنيد درخواهيد يافت که به اين ترتيب تاثير ونفوذ بيشتري بر افکار و تصميمات فرزندتان خواهيد داشت، حتي آنها نظر شما را درمورد موضوعات مختلف خواهند پرسيد!