مسئولیت پذیری کودکان و تاب آوری
موضوع مهم دیگردر بحث تاب آوری این است که : اجازه دهیم بچه هایمان آزادانه دنیای اطراف خود را کشف کنند .
بچه ها خودشان را روی زمین می کشند ، سپس چهار دست و پا شروع به حرکت می کنند و بالاخره دوست دارند که اکثر اوقات مشغول بازی باشند ، اشیاء را لمس کرده ، تکان داده و به هم بکوبند .
ما باید اجازه دهیم بچه هایمان خوشان تصمیم بگیرند و اصراری نداشته باشیم آنها همان کاری را انجام دهند که ما می خواهیم .
ما باید به آنها اجازه دهیم به دنبال تصمیم گیری خود و خلق یک رویداد ، احساسات ناشی از آن را تجربه کنند و نیز اصراری بر تلقین احساس خود به آنها نداشته باشیم .
اگر ما به دنبال شکست کودکمان ، به عنوان مثال در مسابقه ای ورزشی ، سراسیمه و غمگین شویم ؛ احساس شکست را به کودکمان منتقل کرده ایم .
باید بدانیم که کودکان ما تنها با تجربه کردنِ حوادث متنوع و قرار گرفتن در موقعیت های مختلف تاب آور خواهند شد ؛ پس سعی نکنیم آنها را از این تجربه ها منع کنیم .ما همیشه در کنار کودکانمان نیستیم و حتی نمی توانیم همواره و در مورد هر موضوعی به آنها کمک کنیم ؛ بنابراین باید در بسیاری از مواقع انجام کارها را به عهده ی خود آنها بگذاریم و فقط در موارد لازم آنها را یاری کنیم .
ما باید کودکانمان را با مسئولیت هایشان آشنا کنیم و آنها را در رقابت ها فعال ساخته و اجازه دهیم در مقابل نتایج اعمالشان پاداش یا تنبیه را تجربه کنند . مسابقه های ورزشی ، نمونه های بسیار خوبی برای انجام این رقابت ها هستند ؛ در عین حال ما نباید انتظار داشته باشیم که کودکانمان به طور حتم در میدان رقابت پیروز باشند .
تحمل شکست و عدم ناامیدی
ما باید بدانیم که توانایی ها ، آرزوها و حتی علاقه به بازی های مختلف در همه ی کودکان یکسان نیست .
ما باید اجازه دهیم کودکان خودشان سازگاری های لازم در بازی را به دست بیاورند و نتایج این سازگاری ها دسترنج خودشان باشد و برای رسیدن به آنها زحمت بکشند .
کودک ما همیشه بهترین بازیکن تیم نخواهد بود و حتی ممکن است ضعیف ترین هم باشد . ما نباید از مربی بخواهیم که به بچه ی ما توجه خاص نشان دهد .فرزند ما باید مجبور شود مراحل تاب آور شدن را طی کرده و برای کسب آن تلاش کند و حتی اگر لازم شد شکست را نیز تجربه کند ؛ با توجه به این که در این سن وسال معمولا شکست ها در امورِ بسیار حیاتیِ زندگی نیست و در امور جزئی زندگی است : مانند مسابقه ورزشی ، ناکامی در یک درس ، یک قهر ساده و ...
زمان هایی که در کنار کودکمان حضور نداریم ، باید اجازه دهیم که او نتایج واقعی عملکردش را ببیند ؛ ولی می توانیم به او یاد آوری کنیم که در صورت نیاز به کمک ، ما در کنارش خواهیم بود .
لازم است اجازه دهیم فرزند ما در بازی هایش شکست و پیروزی را توأمان تجربه کند . او باید بتواند با افراد جدید دوست شده و حتی گاهی دوستی با آنها را قطع کند .
ما باید سعی کنیم به کودکانمان آموزش دهیم در مقابل توفان های زندگی مانند درخت انعطاف داشته باشند و به دنبال شکست ها ناامید نشده و خود را نبازند . آنها باید بیاموزند که با تلاش و کوشش ، شکست ها را جبران کرده و دوباره روی پای خود بایستند
راز تاب آوری در انعطاف پذیری برای از سر گذراندن مشکلات و نشکستن در مقابل مسایل و آسیب های زندگی است ( تمثیل خم شدن درخت )، کودک ما باید به این راز دست پیدا کند و ته دلش امیدوار باشد که بدترین شرایط نیز دائمی نیستند و بالاخره از میان تمام درهای بسته ، دری به سوی تغییر ، جبران شکست و پیروزی گشوده خواهد شد.
کودکان ما بهتر زندگی خواهند کرد ؛ اگر ما سعی کنیم حالت های زیر را در آنها به وجود آوریم :
** جایگزین کردن احساس مسئولیت پذیری به جای احساس قربانی بودن .
**داشتن روابط قوی و عمیق با همسالان.
** داشتن توانایی « نه » گفتن .
** کسب توانایی بالای تحصیلی و توجه کردن به درس و مدرسه .
** داشتن زندگی شاد و لذت بردن از آن .
ما باید به فرزندان خود یاد دهیم که زندگی پر از چالش ها ، بحران ها ، شکست ها ، ناراحتی ها و بالاخره غم و اندوه است . اگر به جای تسلیم شدن ، در مقابل سختی ها تاب بیاورید و حتی بتوانیم برای مسایلی که غیر قابل حل به نظر می رسند ، راهی پیدا کنیم ، در آ ن صورت زندگی شادتری خواهیم داشت . ( اعتقاد به اینکه وقتی همه ی درها بسته است ، بالاخره یک در رو به سوی تغییر گشوده خواهد شد.).
نیمه ی پر لیوان و عوامل تاب آور
به طور کلی بعضی از افراد همیشه نیمه ی خالی لیوان را می بینند و برخی نیمه ی پر را . گاهی اوقات ما هم در مورد کودکانمان تنها نیمه ی خالی لیوان را می بینیم و در مورد آنها بیشتر روی عوامل خطرآفرین و آسیب زا تمرکز می کنیم و آنقدرها کاری به توانمندی های کودکان خود نداریم . در صورتی که اگر بیشتر به نیمه ی پر لیوان و توانایی های کودکان مان توجه کنیم ، نتایج مثبتی خواهیم گرفت .
برای مثال کودکانی را در نظر بگیریم که در محله های بسیار فقیر شهر ، بدون پدر و مادر و در محیطی پر از فساد ،فحشا ، تبعیض و بی عدالتی بزرگ شده اند ؛ ولی به افرادی بسیارموفق در زندگی تبدیل شده اند . آن عواملی که در این افراد باعث این موفقیت ها شده است ، عوامل تاب آوری است . در واقع باید گفت که این گروه از کودکان ، تاب آور بار آمده اند . تاب آوری توانایی پیشرفت ، رشد و افزایش شایستگی ها و صلاحیت های فرد در مواجهه با رویدادهای ناگوار و یا در مقابل سدهای پیشرفت است .
چهار شیوه ی افزایش تاب آوری
چهار شیوه ی افزایش تاب آوری در کودکان به قرار ذیل است :
** افزایش عزت نفس و خود باوری کودک
** متوقف کردن زنجیره ی رخدادها و حوادث منفی در مورد کودک
**آموزش مهارت هایی برای موفقیت در کارها و فراهم کردن امکان پیروزی در مورد کودکان
** از بین بردن عوامل ایجاد فشار ، تنش و استرس
ما باید به کودکان خود کمک کنیم عزت نفس ، خود باوری و افکار مثبتشان را افزایش دهند . ما باید فرصت هایی برای آنها خلق کنیم تا با استفاده از آن فرصت ها در انجام کارها و به طور کلی در زندگی شان موفق باشند .
افزایش خود باوری در کودک
ما می توانیم با انجام کارهای ذیل در ارتقای خود باوری کودکانمان نقش داشته باشیم :
** کمک به کودکان برای تعیین اهداف قابل کنترل ، قابل دست یابی و واقع گرایانه
**فراهم کردن زمان کافی برای کودکان برای انجام وظایفشان
** آماده کردن منابع و وسایل لازم
** کمک به کودکان در حل مشکلاتشان در موقعیت های دشوار
** تشویق آنها به وقت شناسی و خوش قولی .
**کمک به کودکان در داشتن رابطه ی کافی با تعداد زیادی از همسالان ، نه فقط تعداد معدودی از آنها
**کمک به آنها در تشخیص و درک اختلاف ها و تفاوت های فرهنگی در میان همسالان خود
**کمک به آنها در ایجاد محیطی اطمینان بخش در رابطه با همسالان خود
تشخیص تاب آوری کودکان
تاب آوری ویژگی غیر عادی نیست و انسان ها هر کدام تا حدی واجد آن هستند و در مقابل مصیبت های پیش آمده ، ویژگی های تاب آورانه از خود بروز می دهند .
به طور کلی افراد تاب آور مهارت هایی را آموخته و کسب کرده اند که آنها را در مقابل مشکلات و آسیب های زندگی توانمند می سازد . ما نیز لازم است این مهارت ها را در کودکان تقویت کنیم .
برای تشخیص میزان تاب آوری کودکانمان لازم است ببینیم کودکانمان کدام یک از خصوصیات ذیل را دارا هستند :
** مهارت های اجتماعی قوی و مشارکت پذیری
** قدرت کنترل درونی بالا
** استقلال
** هوش هیجانی بالا
** خوش بینی
** انعطاف پذیری
** خودباوری
** منطقی بودن
** پشتکار
** روشن بینی (نگرش مثبت به موقعیت های دشوار و روبرو شدن با بحران ها به عنوان چالش های ناگزیر نه به عنوان سدهای غیر قابل عبور ).
ما باید کودکان مان را با مهارت های تاب آوری آشنا کرده و این مهارت ها را به آنها آموزش دهیم تا بتوانند بحران های زندگی را بهتر کنترل کنند . با رشد این مهارت ها در کودکان مان ، آنها آماده می شوند با تنش ها و بحران های آینده روبرو شوند و آنها را به خوبی کنترل کنند
ما باید کاری کنیم که کودکانمان موفقیت را تجربه کنند . ما می توانیم شیوه هایی برای موفقیت فرزندانمان در بعضی امور و کارها را پیدا کنیم . به دنبال این تجربه هاست که کودکان می توانند در آینده واقعا در مسئولیت ها و وظایف مختلف خود موفق شوند .
تاب آفرینی در کودکان
برای تاب آفرینی و رشد تاب آفرینی کودکان می توانیم تمهیدها و شگردهای ذیل را به کار گیریم :
** آموزش روش ها و مهارت های حل مشکل به کودکان
** نمایش همدلی و تحمل به آنها
** عمق بخشیدن به روابط خود و سایر بزرگسالان با کودکان و شرکت در اجتماعات مختلف با دیدگاه مثبت .
** برقراری رابطه به صورت دوستانه و به حداقل رساندن سرزنش ها وسرکوفت ها
** سهیم شدن در وظایف و امور مختلف مربوط به کودکان وسهیم کردن آنها با این وظایف .
ما باید کودکان مان را مسئول انجام وظایف شان بدانیم و در امور مختلف آنها را به مشارکت با دیگران تشویق کنیم .
** آموزش مهارت های ارتباطی به کودکان . این مهارت ها شامل موارد ذیل است :
الف .ارتباط های موثر کلامی و غیر کلامی
ب .روش هایی برای کنترل درگیری ها و عوامل مخرب در ارتباط ها
** آغاز گفت و گو درباره ی احساسات و عواطف با کودکان و ارائه ی پیشنهادهایی مناسب برای بیان احساس هایشان .
** و بالاخره ایجاد این بینش در کودکان که بحران ها ، چالش هایی هستند که باید با آنها روبه رو شد و نباید بحران ها را به عنوان سدهایی غیر قابل عبور تلقی کرد .
ما باید کودکان مان را با مهارت های تاب آوری آشنا کرده و این مهارت ها را به آنها آموزش دهیم تا بتوانند بحران های زندگی را بهتر کنترل کنند . با رشد این مهارت ها در کودکان مان ، آنها آماده می شوند با تنش ها و بحران های آینده روبرو شوند و آنها را به خوبی کنترل کنند .
ما می توانیم از طریق قصه و بازی ، کودکان مان را با مهارت های تاب آوری آشنا کنیم . بسیاری از نصیحت هایی که والدین به صورت مکرر به فرزندان خود می کنند ، چندان تاثیری بر آنها نمی گذارد ؛ ولی انتقال همین مفاهیم از طریق قصه وبازی به سادگی امکان پذیر است و نتایج بسیار بهتری هم خواهد داشت.