چند حوزه تکاملي را ارتقا بخشد. سوالي که مطرح ميشود اين است که اگرچه حيطههاي تکاملي بهبود مييابند اما در واقع اسباببازيها به کودکان ما چه ميآموزند؟
1. اينکه وسايل چگونه کار ميکنند؟ مانند اينکه وقتي کودک با يک ماشين بازي ميکند، با ديدن چرخش چرخهاي آن، علت حرکت وسايل نقليه را در مييابد.
2. كودك از اسباببازي ايدههاي نو ميگيرد مثلا وقتي قطعات بازي لوگو را كنار هم قرار ميدهد، با ساختن نمونههاي مختلف ايدههاي جديد در ذهن وي شکل ميگيرد.
3. کنترل عضلاني و هماهنگي عضلات و قدرت افزايش مييابد مثل سوار شدن بر سهچرخه و رکاب زدن.
4. روش حل مشکلات را ميآموزد و مثلا ياد ميگيرد لباس عروسک را عوض كند.
5. از تصورات خود بهره ميبرد و مثلا به طور نمادين به عروسكش غذا ميدهد.
6. ياد ميگيرد چگونه با ديگران رفتار کند، چگونه چيزي را با آنها سهيم شود و همکاري و مشارکت را تمرين ميکند که اين موضوع به خصوص در بازيهاي گروهي با اسباببازيها ديده ميشود.
7. ياد ميگيرد چگونه حرکات خود را کنترل کند و اجزاي بدن خود را حرکت دهد، هنگام استفاده از اسباببازيهاي موزيکال کودک دست ميزند و به شادماني ميپردازد.
8. ميآموزد چگونه وسايل را به کنترل خود درآورد مانند زماني که يک ماشين کنترلدار را در جهت?هاي مختلف ميراند.
9. ياد ميگيرد چطور خود را سرگرم کند و با وسايل خود اوقات خوشي را بگذراند. اين فرصت کسب تجربه را حتي در بزرگسالي نيز بايد به خود اختصاص دهد.
بايد توجه داشت که اسباببازيهاي خوب، حتما گرانقيمت نيستند و قيمت بالاتر اسباببازي نشاندهنده بهتر بودن آن از هرنظر نيست. اگرچه اسباببازيهاي استاندارد در کشور ما قيمت بالاتري دارند.
کودکان به تعداد زيادي اسباببازي نياز ندارند و تعداد کم اما انتخاب شده و بجا نيز به اندازه کافي موثر خواهد بود.
اگر کودک با يک اسباب بازي مدت بيشتري سرگرم ميشود و با آن کارهاي متنوعي انجام ميدهد به احتمال بيشتري براي او آموزنده است (مثل بازي لوگو). اسباببازي بايد با تفکر کودک، زبان وي، توانمنديهاي جسمي و احساسات و عواطف او هماهنگ باشد.
والدين بايد به کودک خود حين بازي چه به تنهايي و چه با ديگران، توجه کنند تا بتوانند با آگاهي از توانمنديهاي وي، اسباببازي?هاي مناسبتري را برايش انتخاب کنند. در مورد کودکان کمتر از 3سال بهتر است پدر و مادر با آنها همبازي شوند و کمک کنند تا آنها الگوهاي مختلف بازي با اسباببازي خود را بياموزند.