. تاکید بر اینکه تمیزی و نظم احساس خوبی به انسان می دهد
مشکل بیشتر والدین این است که کودکان آنها غذا یا اسباب بازی های خود را روی زمین پرت و پخش می کنند. گاهی کودکان این کار را می کنند تا صبر والدین خود را بسنجند و ببینند چه زمانی کاسه صبر شما لبریز می شود.
زمانی که شما آرام تر و صبورتر واکنش نشان دهید جذابیت این کار نیز برای کودک از بین می رود. مثلا وقتی با آرامش به کودک خود می گویید: «اکنون زمان تمیزکاری است» بیشتر جواب می دهد تا زمانی که فریاد می زنید.
سعی کنید در خانه خود این طرز فکر را القا کنید که تمیز بودن خانه احساس بسیار خوبی به انسان می دهد. اگر کودک از جمع کردن وسایلش خودداری کرد، خودتان آنها را جمع کنید و بگویید: «به نظرت این طوری بهتر نیست؟ وقتی همه چیز مرتب و سرجای خودش است آدم احساس بهتری دارد.» این مکالمه در وجود کودک تاثیر می گذارد و باور می کند منظم بودن مساوی است با داشتن احساس خوب.
با تکرار این نوع آرامش ها و تلقین کردن ها کودک به تدریج می آموزد بدون اینکه شما چیزی بگویید خودش همه وسایل اضافه را جمع کند. این مساله برای هر دوی مادر و فرزند مفید است. کودک نظم را یاد می گیرد و بخشی از کارهای مادر نیز کم می شود.
2. زمان تمیزکاری را شاد و سرگرم کننده کنید
اینکه روند تمیز کردن را به سرگرمی مفرح برای کودک تبدیل کنید بسیار مهم است. به طور مثال، هنگام مرتب کردن اطراف خانه آواز بخوانید. یا کارهای خود را در غالب شعر و آواز بیان کنید. این مساله باعث تحریک کودک به مشارکت در این کار می شود.
می توانید جمع کردن اسباب بازی ها از روی زمین را به یک بازی سرگم کننده تبدیل کنید. به طور مثال، بگویید هر چیزی که سرجای خودش نیست مثل کردوکودیل بزرگی است که باید سریعا به خانه اش فرستاد. یا مثلا، به هم ریختگی همچون آتش است و برای خاموش کردن آن باید وسایل را سرجای خود گذاشت.
برای کودکان بزرگ تر، می توانید از بازی اینکه چه کسی می تواند وسایل خودش را زودتر سرجایش بگذارد، استفاده کنید. از اینکه همه کارها را با سختی خودتان به تنهایی انجام دهید و همزمان غر هم بزنید، پرهیز کنید. اگر شما یا کودکتان شروع به اعتراض و شکایت کردید، سریعا آن را به یک بازی یا سرگرمی تغییر دهید.
3. تمیز کردن پیش از انجام کارهای جدید
این عادت را در خانه خود به وجود بیاورید که پیش از انجام هر نوع بازی جدید باید وسایل بازی قبلی را جمع کرد. ابتدا شاید کودکان در برابر این قانون جدید واکنش منفی نشان دهند اما پس از مدتی متوجه می شوند اگر همکاری کنند، سریع تر می توانند بازی کنند. برای رسیدن به این هدف، باید به کودک خود گوشزد کنید تا زمانی که همه وسایل سرجای خود قرار نگیرند از بازی خبری نیست. این کار به مرور به یک عادت تبدیل می شود و کودک خودش به طور خودکار وسایل را پس از هر بازی جمع می کند.
کودک باید وسایل کوچک که برایش سنگین نیستند را جمع کند و وظیفه جمع کردن وسایل بزرگ و سنگین به عهده والدین است.
4. کارها را کش ندهید و سریع انجام دهید
برخی از افراد ذاتا کند هستند و برای انجام کارهای ساده زمان زیادی صرف می کنند. به طور مثال، هنگام گذاشتن مجله سرجای خودش، حواسشان به مقاله ای پرت می شود و کار اصلی خود را فراموش می کنند. این مساله نوعی وقت تلف کردن بیهوده است. باید سعی کنید در کارهای خود سرعت عمل داشته باشید و با شادی آن را انجام دهید. به طور مثال، برای مرتب کردن هر اتاق 5 تا 10 دقیقه بیشتر زمان نگذارید.
5. کمال گرا نباشید
یکی از بزرگ ترین دشمنان تمیز ماندن خانه، کمال گرایی است. اگر فکر کنید همه چیز باید دقیقا در جای خودش قرار بگیرد، این مساله کمی ترسناک و دوست نداشتنی است و کمتر پیش می آید. به خود و فرزند خود یادآوری کنید مرتب بودن عادی هم به اندازه خود مورد قبول است. کار تمیز کاری را با سرگرمی همراه کنید تا کسل کننده نباشد.
وقتی کودک کوچکی در خانه زندگی می کند اینکه همه جا تمیز باشد کار دشواری است و لازم نیست همه کارها را در یک زمان انجام داد. این کار همچون دوش گرفتن است، شما فقط یکبار در عمر خود برای همیشه دوش نمی گیرید. پس لازم نیست یکبار همه جا را برق بیندازید.
6. کارگروهی کلید اصلی کار است
نوشتن و تعیین مسوولیت های هر فرد تاکتیک مفیدی است. اما گاهی انسانیت نیز در این میان مطرح می شود. به طور مثال، هنگامی که کودک برای انجام کارهای خود تقاضای کمک می کند، عموما او را مجبور می کنیم تا خودش کارهایش را انجام دهد و با قاطعیت تمام می گوییم: «این کار توست! باید خودت به تنهایی انجام دهی».
اما گاهی کودک در انجام کارهایش به کمک نیاز دارد و نباید این کمک را از او دریغ کرد زیرا به طور ناخواسته کودک را از انجام کارهای روزانه می ترسانیم. هنگامی که آنها درخواست کمک می کنند و ما با آغوش باز آن را می پذیریم و کمک می کنیم، کودک درس های مفیدی می آموزد: کودک یاد می گیرد با لبخندی به دیگران کمک کند. متوجه می شود کمک خواستن از دیگران اشکالی ندارد. در ضمن یاد می گیرد بدون انتظار به دیگران کمک کند. برعکس این قضیه هم خوب است. از کودک خود برای انجام کارها کمک بگیرید.