معنای احترام این است که به خواسته ها و علائق بچه ها توجه داشته باشیم و به شکلی معقول و شایسته، این خواسته ها را هدایت کنیم. این اقدام بسته به شرایط سنی کودک، تفاوت هایی دارد. مثلا در رابطه با کودکان زیر هفت سال، اینطور گفته می شود که این کودکان تمام شخصیت خویش را در خواسته ای که دارند، می بینند و سرکوب شدن خواسته های آنها، نوعی سرکوب شخصیتی برایشان، محسوب می شود.
بنابراین لازم است که در این سنین به خواسته های کودکان توجه شود. اما این به معنای تسلیم محض بودن در برابر هر خواسته ای نیست. بلکه والدین باید بدانند که به چه صورت به انواع این خواسته ها پاسخ دهند و خواسته های نامعقول را به سمت و سویی دیگر هدایت کنند.
ممکن است کودکان برای عدم اجابت خواسته شان، نیاز به دلیل داشته باشند. والدین باید با صبوری، به این سوالها پاسخ دهند و بدانند که یک کودک حق دارد که درباره هر چیزی سوال کند و جوابی منطقی و متناسب دریافت کند.
در رابطه با خواسته های کودکان باید به این نکته اشاره کرد، که والدین توجه داشته باشند که اگر قرارگیری کودک در محیط هایی که ممکن است ایجاد کننده خواسته هایی باشد که برآورده ساختن آنها به صلاح کودک نیست، از قرارگیری کودک در این محیط جلوگیری کنند. مثلا وقتی کودک شما به همراهتان به فروشگاه مواد غذایی وارد می شود، ممکن است نگاهش به انواع و اقسام خوراکی هایی بیفتند که برخی از آنها برای سلامتی او ضرر داشته باشند.
حال ممکن است در این شرایط، کودک برای خریدن همان خوراکی پافشاری کند. در این حالت باید برای کودک جایگزینی پیدا کرد که او را با احساس رضایت همراه کرد و به نوعی او را راضی کرد. برای آن دسته از کودکانی که به این حس رضایت نمی رسند، لازم است تا همواره نسبت به فضایی که قرار است در آن باشند، دقت و توجه لازم صورت گیرد. این یعنی احترام گذاشتن به خواسته ها و شخصیت کودک.
این احترام در فضای خانه و خانواده به گونه ای دیگر صورت می گیرد. مثلا وقتی مهمانی به خانه می آید، بچه ها رفتارهای خاصی را ممکن است بروز دهند. رفتارهایی که احتمالا نوعی ابراز وجود و خودنمایی محسوب می شود.
کودکان هم مثل بزرگسالان، نیازمند برخورداری از روابط اجتماعی سالم هستند. پس باید به انها و به خواسته هایشان بها داد. بها دادنی که به پرورش فردی مستقل، منطقی و خودساخته منجر شود و نه فردی راحت طلب، خودخواه و نازپروده
والدین مراقب باشند که این رفتارها را کوچک نشمرده و حتی از بچه ها بخواهند که مثلا در پذیرایی کردن از مهمانها، یاری شان کنند. این یعنی بخشیدن جایگاه به یک کودک. یعنی احترام به او. احترامی که اعتماد به نفس او را بالا می برد و به او احساس عزت می دهد. احترامی که نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت کودک دارد.
آنچه مهم است اینکه همواره به خاطر داشته باشیم که کودکان هم مثل بزرگسالان، نیازمند برخورداری از روابط اجتماعی سالم هستند. پس باید به انها و به خواسته هایشان بها داد. بها دادنی که به پرورش فردی مستقل، منطقی و خودساخته منجر شود و نه فردی راحت طلب، خودخواه و نازپروده.
نکته مهم دیگری که در رابطه با مقوله احترام وجود دارد این است که وجود احترام دوجانبه را برای کودک درونی کنیم. این امر مستلزم بهره گیری از روش و اصول تربیتی یکسان در موقعیتهای مختلف است. اگر زمانی یک روش را انتخاب کنیم و زمان دیگر، به گونه ای دیگر عمل کنیم، تعارض تربیتی ایجاد می شود و کودک تصور می کند که جایگاه مشخصی ندارد.
روش ها و اصول تربیتی وقتی به ثمر می رسند که استمرار و تداوم داشته باشند. وجود قاطعیت در عملکرد بزرگترها همیشه لازم و ضروری است. والدین و مربیان باید دقت داشته باشند که در شرایط مختلف، از قواعد رفتاری اصولی و درست، پیروی کنند و بر عصبانیت و احساسات خود، مسلط باشند تا بتوانند تربیتی صحیح و شایسته را بر فرزندان خود ایفا کنند.