پژوهشها نشان میدهد کودکان بیشتر از آنکه تاثیرپذیر باشند، مبتکر و خلاقهستند. بر اساس نظریههای پیاژه روانشناس بزرگ سوییسی، «کودک در تعامل خلاق و فعالبا محیط، خود را به تدریج سامان میدهد». این قوه ابتکاری کودکان هرگاه به صورتهدفمند و صحیح تربیت شود در رشد و شکلگیری شخصیت عالی کودکان اثر میگذارد. به نظرمیرسد خلاقیت و رفتار اکتشافی به عنوان تجلی آشکار کنجکاوی است. «لومبارد» بهمعلمان و والدین توصیه میکند کودکان را به پرسیدن تشویق کنند تا ذهن کاوشگری درآنها به وجود آید.
البته ناگفته نماند كه خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی و روانی است كهفرزندان در آن رشد پیدا میكنند از این رو پدر و مادر نقش حیاتی و پررنگی در داشتنارتباط فرزندان با خود و سایر اعضای جامعه دارند. پس هر پدر و مادری باید توجه کندکه هر غذای رفتاری و گفتاری که به کودک میدهند در آینده همان دادهها را پس خواهندگرفت.
در این مطلب به بخشی از اصول صحیح ارتباط بین والدین و کودک اشاره شده است که میتواند آموزنده باشد.
نكته اول
والدین محترم بدانند که قصهها برای کودکان حکم الگوی پدر و مادر را دارند وشاید در بعضی از موارد قدرت تاثیرپذیری قصهها بر شکلگیری شخصیت کودکان بسیارقویتر از صحبتهای والدین باشد. از همین رومیتوان لابهلای قصهها و داستانهای گوناگونخمیرمایه و جوهره شخصیت کودکان را شکل بخشید و آنها را مطابق الگوی قهرمانان قصههاو داستانها تربیت کرد.ن
نكته دوم
رشد باورها و تفکر اقتصادی کودکان برای رشد اقتصادی آینده آنها بسیار حایز اهمیتاست. متخصصان علوم تربیتی بر نقش آموزهها و اطلاعات اقتصادی در سنین پایین بهکودکان تاکید میورزند. دانزیگر، معتقد بود تجربههای اولیه کودک به روند پیشرفتمیافزاید و منجر به گذر به مرحله بعدی رشد میشود. به نظر میرسد کودکان موردمطالعه او در مبادلههای اقتصادی در مقایسه با امور تولیدی در سطح بالاتری قرارداشتند که او آن را ناشی از این حقیقت دانست که کودکان تجربه خرید کردن دارند، نهکار کردن.
نكته سوم
همیشه باید سعی شود با کلمات و صحبتهای دلنشین، کودکان را به رویدادهای زندگی ودنیای کودکانه خود امیدوار و باانگیزه نگه داشت. کودکان در دل خود از والدین انتظار امید، شور و اشتیاقدارند زیرا احساسات و روح لطیف آنها قادر به درک محدودیتها و محالاتنیست.از میان قصهها میشود خیلی چیزها به کودکان آموخت.
والدین محترمزمانی که کودک می خواهد مطلبی را با شما در میان بگذارد، تلویزیون را خاموش کنید ومجله ای را که در دست دارید روی میز قرار دهید و تمام حواس خود را متوجه اوکنید
نكته چهارم
تحقیقات روانشناسان نشان میدهد کودکانی که در دوران نخستین زندگی خود بازیتخیلی میکنند در سالهای آینده زندگی خود دارای تفکر خلاق و توان بیشتر در حلمسایل هستند. تفکر خلاق در همگان وجود دارد و تفاوت افراد در این زمینه بدون تردیدکمی است نه کیفی، به همین دلیل تفکر خلاق آموختنی است. کودک شما خلاق است؛ همهکودکان خلاق هستند. خواندن داستانها و کتابهایی که دارای قصههای شورانگیز وتصاویر رنگی هستند در پرورش خلاقیت کودکان شما نقش بسیار مهمی دارد. شما میتوانیدبا خواندن داستانهای مختلف هر چیزی را که بخواهید در ذهن کودک خود جای دهید و اورا با دنیاهای مختلف آشنا کنید.
شنیدن داستانهای ساختهشده خودتان خیلی خوب است و ممکن است خیلی بهتر باشد زیرااین عمل زاویه دید کودک و خلاقیت او را بیشتر میکند. هر داستانی که میتواندپشتیبان ایجاد تخیل در کودک شما شود لازم است که گفته شود چون کودک شما از طریقتخیل با محیط پیرامون ارتباط برقرار میکند و مانند افراد بالغ از قدرت عقلگرایی وتشخیص عقلانی و منطق مانند بزرگان محروم است. منطق کودک تخیل اوست. نکته دیگر آن کهبه والدین باید گفته شود، این است که اگر به رشد خلاقیت و اعتمادبهنفس کودکان خودعلاقهمند هستند، از زمان و وقت تفریحات بیثمر بزنید و تا آنجا که میتوانید برایقصهگویی به فرزندان برنامهریزی کنید و وقت بگذارید. هرشب قصهای برای کودک خودتعریف کنید، هرچند کوتاه و ساده تا رفتهرفته شاهد تغییر در رفتار و بینش و گفتارکودک خود باشید.
والدین محترم،
برای برقراری ارتباط سالم وخلاقانه بافرزندتان بهتر است به نکات کلیدی و مهم ذیل توجه فرمائید:
*فرزند شما باید متوجه باشدکه شما به کارهای او علاقه مند هستید و در صورت نیاز به او کمک خواهید کرد.
*زمانی که او می خواهد مطلبیرا با شما در میان بگذارد، تلویزیون را خاموش کنید و مجله ای را که در دست داریدروی میز قرار دهید و تمام حواس خود را متوجه او کنید.
*زمانی که می خواهد مطلب مهمیبیان کند، از جواب دادن به تلفن بپرهیزید.
*بهترین زمانی که می توانیدبا فرزندتان ارتباط برقرار کنید ، زمانی است که با او تنها هستید.
*تحقیر کردن یا مقایسه او بادیگران باعث کینه توزی او می شود.
*سعی کنید به لحاظ فیزیکی بهگونه ای بایستید یا بنشینید که متناسب با قد فرزندتان باشد؛ سپس با او حرفبزنید.
*هنگامی که فرزندتان در حالصحبت است با دقت و با احترام به حرف های او گوش دهید و از قطع کردن حرف های اوبپرهیزید.
*از به کار بردن کلماتتحقیرآمیز بپرهیزید و از جملاتی مانند «من می دانم برای تو چه بهتر است» استفادهکنید.
*به او اطمینان دهید که باوجود کارهایی که کرده است، او را دوست دارید.
*او را برای در میان گذاشتناحساس ناراحتی یا خوشحالی خود با شما تشویق کنید.
*بهتر است سوال خود را روی «چه شد؟» متمرکز کنید تا این که با «چرا» از او بپرسید.
*به او کمک کنید راه حلی برایمشکل خود پیدا کند.