به اعتقاد روانشناسان، مهمترین دوران شكل گیری شخصیت كودك اززمان تولد تا هفت سالگی اوستو اثرات ایندوران تا سالیان سال همچنان باقی میماند. كودك از سالهای نخستین زندگی، رفتارها،برخوردها، ارتباطات، اعمال و حركات اعضای خانواده بویژه والدین را اقتباس كرده ودرصدد درونی ساختن آن برمیآید.
این موضوع بتدریج جای خود را به همانندسازی با والد همجنس میدهد و به این طریقكودك رفتار جنس خویش را از پدر یا مادر میآموزد. بنابراین كوتاهی والدین در تربیتاصولی كودك در این دوران موجب سركشی، نافرمانی، ناسازگاری و بروز هرگونه ضعف و آسیبتربیتی در آینده كودك میشود و بیتردید ظهور این ناهنجاریها نشاندهنده ناتوانیوالدین در تربیت صحیح فرزندان است.یكی از این كوتاهیها بیتوجهی والدین به باورهایدینی و انجام رفتارهای خارج از محدوده مجاز شرعی است كه زمینه را برای ضربهزدن بهشخصیت دینی كودك آماده كرده و او را در بزرگسالی به فردی مخالف و حتی ستیزهجو بااركان دینی تبدیل میكند.
اكنون بسیاری از خانوادهها از وضع پوشش فرزندانشان راضی نیستند و اغلب نارضایتیخود را با تحمیل پوششهای افراطی به فرزندان خود نشان میدهند و در مقابل هم باپافشاری و مقاومتهای خودسرانه فرزندان نسبت به این امر الزامآور اسلامی روبهرومیشوند. اما بنا به گفته حجتالاسلاموالمسلمین نصیر عابدینی، كارشناس ارشد روانشناسی، مهمترین دوران برای آشنا كردنفرزندان با مقوله حجاب كودكی است.او با اشاره به اینكه چهار یاپنج سالگی بهترین زمان برای آشنایی كودك با مفهوم حجاب است، میگوید: هرچند حجاب ازسن تكلیف بر دختر واجب میشود، ولی بسیار منطقی به نظر میرسد كه یك دختر 9 ساله بهیكباره نتواند باحجاب شود، بلكه باید از سنین كودكی بسته به شرایط روحی، روانی،عاطفی و همچنین خانوادگی به جذابسازی حجاب در نظر دختر پرداخت و هر از گاهی از اوخواست چادر یا روسری را همچون سایر لباسها تجربه كند. عابدینی به خانوادهها تاكیدمیكند از تحمیل اجباری حجاب در سنین قبل از بلوغ به فرزندان پرهیز كنید، اما ترغیبو تشویق به آن را پشت گوش نیندازید.
به گفته كارشناسان دینی، برای پرداختن بهمسأله حجاب كودكان، اولین قدم مقید بودن بزرگترها به رعایت پوشش اسلامی و حفظاركان دینی است و تا زمانی كه خانوادهها خود را موظف به رعایت آن نكنند،نمیتوانند برای آموزش فرزندان قدم مثبتی بردارند.نماز خواندن،تلاوت قرآن، حفظ حجاب در برابر نامحرمان، معاشرت با خانوادههای متدین و مذهبی، جداكردن اتاق و بستر خواب از كودكان، رعایت حد و مرز پوشش و آرایش والدین در برابرفرزندان، شركت در محافل مذهبی در ایام محرم و ماه رمضان و... از جمله مواردی است كهكودكان آینهوار از آن تقلید و الگوبرداری میكنند. روانشناسان با اعتقاد بهاینكه كودك در خردسالی نمیتواند با استدلال و برهانهای منطقی موضوع مهمی چونحجاب را درك كند، میگویند آموزش حجاب باید دوستداشتنی و لذتبخش باشد، چراكه ارائهتحمیلی، سرد و خشك آن موجب عصیان، لجبازی و بیرغبتی كودك میشود.
رفتارشناسان میگویند بهترین زمان برای القای آموزههای دینی بهكودك در زمان شادابی اوست. همچنین آنان توصیه میكنند برای ترغیب كودك به نمازامكانات جذابی چون سجاده زیبا، تسبیح، چادر، مقنعه و قبلهنما عوامل موثری برایترغیب به انجام آموزههای دینی است
كودك زیر 7 سال را به حال خود رهانكنید
نصیرعابدینی در پاسخ به این پرسش كه در برخی روایات اسلامی آمده است كه هفت سالاول زندگی كودك آزادی و بازی است و بر این اساس بسیاری از خانوادهها به كودك آزادیبیحد و حصر، بدون كوچكترین محدودیتی داده و در كل نسبت به رفتارهای نادرست و خلافادب او بیتفاوتند، میگوید: در برخی روایات اسلامی داریم كه «الولد سید سبع سنین» یعنی كودك تا هفت سال حاكم است. اما خانوادهها بدانند كه این حاكمیت به معنایآزادی كامل نیست و كودكان باید در سنین سه تا شش سالگی با مفهوم عمیق مسئولیتپذیریالبته با قواعد سهلگیرانه بههمراه تشویق آشنا شوند. نظم آموزی به كودكان در اینسنین بسیار اهمیت دارد و باید كودك را با قوانینی كه در حد خودش وضع شده آشنا ساخت. این قوانین هرچند اندك را باید بهصورت آشكار و روشن بیان كرد. البته این را بدانیددر هنگام آموزش، كودك را تحت فشار قرار ندهید یا كاری را كه از توانش خارج است بهاو نسپارید.
از 6 سالگی آموزش نماز را شروع كنید
این روانشناس ادامه میدهد: همزمان كه بحث تادیب كودك از سه سالگی شروع میشود،تمایل او به بازی نیز پدیدار میگردد. در واقع بیشتر تجربههایی كه كودك درزمینههای مختلف در هفت سال اول زندگی كسب میكند از طریق بازی است. حجتالاسلامعابدینی در قالب یك مثال توضیح میدهد، بهترین لحظات زندگی امام حسن(ع) وامام حسین (ع) زمان بازی ایشان با رسول اكرم(ص) یا پدر بزرگوارشان علی(ع) در هنگام به سجدهرفتن در حین نماز و سوارشدن بر پشت ایشان بوده است. این موضوع نشان میدهد كه امامحسن(ع) و امام حسین(ع) در كنار بازی با نماز هم آشنا میشدند. عابدینی به خانوادهها توصیه میكند نماز را از پنج ششسالگی در خلال بازی به فرزندانتان آموزش دهید، چرا كه در این سنین حس مذهبی كودكبیدار شده و میتواند نماز را بفهمد.وی تاكید میكند در اینمرحله، آموزش چندان جدی نبوده و مواخذهای هم در كار نیست.
رفتارشناسان میگویند بهترین زمان برای القای آموزههای دینی به كودك در زمانشادابی اوست. خوابآلودگی وكسالت موجب اضطراب و مقاومت روانی كودك میشود. همچنینآنان توصیه میكنند برای ترغیب كودك به نماز امكانات جذابی چون سجاده زیبا، تسبیح،چادر، مقنعه و قبلهنما عوامل موثری برای ترغیب به انجام آموزههای دینی است.
عابدینی با توجه به بازیهای رایانهای آموزشی و قرآنی كه امروزه در رده سنی سهتا هفت سال در اختیار كودك قرارداده میشود، میگوید: موافق بازیهای رایانهاینیستم؛ حال این بازیها محتوای قرآنی داشته باشد یا غیرقرآنی. چراكه كودك بهدستگاهی به نام رایانه سپرده میشود كه بسیار آسیبزا به نظر میرسد. در واقع ما بهنوعی بیدلیل رایانه را وارد فضای روانی كودك میكنیم. كودك ما شاید چند روز یا چندماه بازی رایانهای قرآنی را انجام دهد، ولی بعد از مدتی هزاران برنامه متفرقه سر وكلهاش در ذهن كودك باز میشود. رایانهها امروز همچون «اسب تروا» بیسر و صدا درحال فتح ذهن كودكان و نوجوانان ما هستند و در كسری از دقیقه با مفاهیمی آشنامیشوند كه تا پایان عمر قابلیت حذف ندارند. او بازیهایی چون كشتی گرفتن كودكانمثل كشتی گرفتن امام حسن(ع) و امام حسین(ع) با یكدیگر را برای تخلیه انرژیهایمازاد در گروه بازیهای مفید میداند و تاكید میكند كه در روایات امر به برگزاریمسابقه بین كودكان توصیه شده است.
از 3 سالگی اجازه گرفتن را آموزش دهید
حجتالاسلام والمسلمین عابدینی نكته مهم دیگری را كه آموزش آن در هفت سال اولزندگی كودك ضروری است، اجازه گرفتن هنگام ورود به اتاق خصوصی والدین و جداكردنبستر خواب كودك از پدر و مادر عنوان میكند و میگوید: از همان زمانی كه كودك بهاصطلاح عقلرس میشود، یعنی از حدود سه چهار سالگی باید اتاق اختصاصی پدر و مادر درذهن كودك جا بیفتد. برای حساسیت زدایی این موضوع، در ورودی اتاق باید در بیشترمواقع حتی زمانی كه كسی در آن نیست یا زمانهایی كه پدر و مادر یا پدر به تنهایی درآن هست، بسته باشد. باید از كودك خواست برای ورود به این اتاق در بزند و بعد ازاجازه وارد شود.
به گفته آسیبشناسان، مشاهده روابط جنسی والدین از سوی كودك، پایهای برای ذهن او میشود كه از حدود نوجوانی كه غرایز او بیدار میشود به یاد آن صحنهها یا شنیدهها بیفتد و آن شرایط برای او معنی دار و به آن امر راغب گردد.