استهزاء در لغت به معنای طلب تحقیر است با هر وسیلهای كه صورت گیرد و در اصطلاح عبارتست از مسخره كردن افراد، یا برخی امور با گفتار یا كردار، مانند اشاره با چشم یا دیگر اعضای بدن كه این عمل بیشتر به قصد تحقیر و توهین دیگران صورت میگیرد، گاهی نیز با اهداف دیگری مانند جبران كمبود شخصیت، تقویت روحیه خود یا تضعیف روحیه دیگری انجام میشود.
آیاتی كه در قرآن سخن از استهزاء به میان آورده، بیشتر مربوط به حوزه عقیده و دین بوده و در آیاتی نیز استهزاء در حوزه اخلاق مطرح شده كه در آن خداوند مۆمنان را از تمسخر یكدیگر منع كرده است.
با توجه با آیات متعددی كه در آن، انسانها از استهزای مۆمنان، آیات الهی و دین نهی شدهاند به مرتكبان این عمل وعده عذاب الهی داده شده بر میآید كه استهزاء عملی حرام است كه خداوند آنرا قبیح و ناپسند و استهزاء گران را مجرم شمرده است. لذا با این اوصاف در یک خانواده اسلامی و ایرانی که تقید به اصول مذهبی و اخلاقی بسیار مهم تلقی می شود، آموزش خودداری از تمسخر و استهزا دیگران باید از موضوعاتی باشد که والدین جز سر فصلهای تربیتی خود قرار دهند و صد البته خود والدین هم باید خود را ملزم به رعایت این موارد کنند. از طرف دیگر مقابله و مواجهه با این وضعیت نیز باید جز آموزشهای والدین قرار گیرد. یعنی همانطور که سعی می کنیم کودکی را پرورش دهیم که از اصول اخلاقی تبعیت کرده و تمسخر نکند باید سعی کنیم به کودکمان آموزش دهیم که چگونه در برابر تمسخرهای احتمالی مقابله کند. لذا:
کودکتان را یاری کنید تا میان صحبت كردن و دست انداختن دیگران تفاوت قایل باشد حتی دست انداختنهای خیلی کوتاه و در ظاهر بی اهمیت می تواند برای یك كودك حساس، مضر باشد و اگر طرف مقابل فرد به شدت حساسی باشد حتی با یك شوخی ساده احساس جراحت روحی شدیدی خواهد داشت.
واضح است كه سربهسر گذاشتن جز لاینفك دوران كودكی است. اما اگر این امر از حد خود بگذرد برای كودك مذكور تشخیص مفهوم واقعی كلمات و شوخی کردن و مسخره كردن دشوار میشود. شخصیت و خلق و خوی كودکی كه با او شوخی می شود یك عامل مهم است. اگر این کودک فوق العاده حساس باشد حتی با یك شوخی عادی و معمولی احساس رنجش و جراحت خواهد كرد. آموختن توانایی برخورد با استهزا به كودكان به توانایی آنها در مواجهه با مشكلات اجتماعی ختم می شود.
انواع تمسخر
تشخیص و تمایز بین شوخی كردن و تمسخر كردن و حتی قلدری کردن(گاه شروع قلدری ها با تمسخر مفرط همراه می شود) بیتردید دشوارترین مهارت اجتماعی است كه بچهها در طی دوران دبستان كسب میكنند.والدین باید به کودکان آموزش دهند تا متوجه تفاوتهای شوخی معمولی ، تمسخر یا قلدری كردن باشند.
ارزیابی و تشخیص وضعیت
صرفنظر از اینكه تمسخر عمدی است یا سهوی، این تجربه كودك را به سرعت درگیر با احساسات خود می كند. بنابراین همه چیز به آموزش تشخیص شوخی از تمسخر ختم نمی شود بلكه مطلب مهمتر آموزش فهم درست این احساسات به كودكتان است. یعنی آموزش والدین باید به نحوی باشد که درک درست احساسات و مقصود طرف مقابل وجود داشته باشد نه اینکه کودکی بدبین و حساس تربیت کنیم که هر رفتاری را به صورت تمسخر و استهزا تعبیر و تفسیر کند.
به گفته روانشناسان كودك، وقتی یك كودك در روزهای متعددی از هفته با تمسخر مواجه شود،اینكار باعث می شود او نسبت به خودش احساسات منفی پیدا كند که در این شرایط باید این كودك را وادار کرد تا با والدین و یا معلمش با آسودگی و آرامش صحبت كند.
وقتی شوخی ها از حد بگذرد و قالب استهزا به خود گیرد لازم است والدین به بچه ها روشی بیاموزند كه اصطلاحا مقاوم تر شده و به حرفهای دیگران تنها به شكل یك شوخی بنگرند. به گفته یكی از این روانشناسان، هدف ما این است كه كودك تمسخر شده بتواند بلافاصله شخص تمسخرگر را خلع سلاح كند و یا حتی در صورت امكان شرایطی را خلق كند كه امكان تمسخر در آینده را از شخص مقابل سلب كند. این روانشناس معتقد است باید به جای احساسی و یا تدافعی برخورد كردن با شخص تمسخرگر، والدین به بچه ها بیاموزند كه چطور با عبارتهای روشنگر پاسخ طرف مقابل را بدهند. مثلا حق با شماست، من گاهی روی پاهایم می لرزم. لازم است بیشتر تمرین كنم تا بتوانم یك روز مثل شما خوب بدوم. این روانشناس معتقد است این روش می تواند به طرز شگفتانگیزی موثر باشد. برای شخص تمسخرگر بسیار سخت است كه بعد از شنیدن یك چنین استدلال و پاسخ روشنگرانهای به بیادبی اش ادامه دهد.
مدیریت كردن تعارض
كاملا بدیهی است كه كودك شما در زندگی اجتماعی خود دیر یا زود با تعارض مواجه شود. آموختن راهبردهای مناسب برای از بین بردن تعارض و یا چگونگی تقاضای كمك كردن از والدین و بزرگترها، می تواند اثرات نامطلوب تمسخر بیش از حد و یا حتی گردن كلفتی را محدود كند. به كودكتان بیاموزید كسی كه در حال مسخره كردن دیگران است، به شدت محتاج توجه است. پس واقعا اومشكلی ندارد بلكه اصل مشكل در حقیقت متوجه شخص تمسخرگر است.
لازم است والدین عبارتهای مناسبی را برای مواردی كه كودك مورد تمسخر مفرط قرار می گیرد به كودكشان بیاموزند. در موادی كه كودك استهزا میشود بهتر است با خندیدن از كنار موضوع به راحتی بگذرد و تنها با یك نگاه اخطارآمیز به طرف مقابلش بنگرد كه بفهماند از این كارش خوشش نمیآید.
اگر شخص تمسخرگر ادامه داد باید او را كنار بكشد و دور از چشم دیگران از او بخواهد كه اینكار را متوقف كند!.
اگر تمسخر سبب می شود كه كودك شما احساس ناامنی پیدا كند اینكار احتمالا نوعی قلدری است. پس اجازه دهید كودكتان بفهمد كه قلدری یك رفتار طبیعی پذیرفته شده نیست و نبایستی آنرا تحمل كرد. هدف كلی ایجاد جوی است كه مشوق تعامل و ارتباط آزاد و بیقید باشد. والدین به بچهها بیاموزند كه اگر از رفتاری احساس بدی پیدا كردند و یا مشاهده کردند یك شوخی ساده بیش از حد ادامه یافته است و یا با تهدیدی در بیرون از مدرسه مواجه میشوند این موضوع را به خانواده خود و یا معلم خود بگویند. برخی مدارس با تاكید و تمركز بر جنبهها و طبیعت غیرقابل پذیرش تمسخر سعی كردهاند جو كلاسها را عاری از تمسخر و گردن كلفتی كنند.
در این آموزشها سایرین تشویق میشوند كه در تمسخر دیگران با شخص مذكور سهیم نشوند و شخص قربانی و همكلاسی را تشویق میكند كه به دنبال كمك گرفتن از مسئولین مدرسه بروند. همچنین میتوان به کودکان آموخت كه عكسالعمل شدید نشان ندهند، در گروه باقی بمانند، به طرف گردن كلفتی نروند (چون احتمالا فردی که گردن کفتی را با پوششی از تمسخر انجام می دهد خواهان ایجاد درگیری با دیگرن و اطرافیان است) و راهبرد مناسب برای جلوگیری از قربانی شدن را یاد بگیرند.