«من ماهي دوست ندارم»، «واي بازم شير؛ من از شير متنفرم»، «من نون و پنير و سبزي نميبرم مدرسه، ميشه ژامبون مرغ برام درست کني»... شايد شما هم اين جملات را از زبان کودک خود شنيده باشيد و حتي با شنيدن اين جملات مجبور شده باشيد طبق خواسته فرزندتان عمل کنيد.... اما سوال اينجاست که چرا اين اتفاق ميافتد؟ چرا گروهي از کودکان از خوردن بعضي غذاها امتناع ميکنند؟ اگر ميخواهيد به پاسخ اين سوالات برسيد و بفهميد چگونه ميتوان ذائقه کودکان را به سمت غذاهاي سالم تغيير داد، گفتوگوي اين هفته سلامت را با دکتر ناصر کلانتري، متخصص تغذيه کودکان و عضو هيات علمي دانشگاه علومپزشکي شهيد بهشتي بخوانيد. سلامت: آقاي دکتر! ذائقه غذايي کودکان از چه زماني شکل ميگيرد؟ درواقع ذائقه بچهها به دوران جنيني آنها و زماني که در رحم مادر بودند، برميگردد و اگر ميخواهيم کودکمان همه گروههاي غذايي را بخورد بهتر است که در طول دوره بارداري همه اين گروههاي غذايي را مصرف کنيم. بسياري از متخصصان معتقدند طعم و بوي غذاهايي که مادر ميخورد، در خون او جريان مييابد و از طريق جفت به بدن جنين ميرسد و ذائقه او را شکل ميدهد. البته اين مراحل ابتدايي تشکيل ذائقه است و با به دنيا آمدن کودک ذائقه اصلي او شکل ميگيرد و اين وظيفه مادر است که تغذيه مناسب را به نوزادش بياموزد! سلامت: مگر نوزاد را ميتوان مجبور به خوردن همه گروههاي غذايي کرد؟! نه اينکه به او غذا بدهيم. همه ما ميدانيم که غذاي انحصاري کودک تا سن 6 ماهگي فقط شير مادر است اما مزه اين شير نيز اهميت زيادي دارد. به اين معنا که اگر مادر در دوران شيردهي همه گرههاي غذايي را مصرف کند و اجازه دهد تا شير طعم همه نوع موادغذايي را بگيرد، محکمترين قدم را براي شکلگيري مناسب ذائقه کودک خود برداشته است. سلامت: بعد از سنين 6 ماهگي چطور؟ هرچه سن کودک بالاتر ميرود، ذائقه غذايي او هم بيشتر شکل ميگيرد و در حقيقت پايدار ميشود. نکته اول اين است که تا 2 سالگي کودک شير مادر را ميخورد و مادر بايد همه گروههاي غذايي را مصرف کند تا شير او طعم همه نوع موادغذايي را داشته باشد اما نکته مهم اين است که همه مادران هنگام تهيه غذاهاي تکميلي بايد طبق تجويز پزشک کودک و دقيقا مطابق آنچه پروتکل تغذيه تکميلي تعيين کرده، عمل کنند. مثلا ما به مادر ميگوييم که براي کودک سوپ سبزيجات بپزد زيرا ميخواهيم ذائقه کودک را به سمت مصرف سبزيجات ببريم تا در آينده هم مصرف سبزيجات به يک عادت روزانه تبديل شود اما مادر با توجه به ذائقه خود از سبزيجات کم ميکند و گوشت بيشتري در سوپ ميريزد تا به اصطلاح فرزندش قوت بگيرد. چنين کاري صددرصد اشتباه است. سلامت: در مورد ذائقههاي شور و شيرين هم اين موضوع صادق است؟ حتما. اولين توصيه ما به مادران اين است که هنگام پختن غذاهاي تکميلي به هيچ عنوان خودشان غذا را تست نکنند زيرا اگر تشخيص بدهند که غذا کم نمک است به آن نمک ميزنند و اين کار بسيار خطرناک است. اين موضوع دو دليل مهم دارد؛ اول اينکه مادر کودک را ناخواسته به سمت غذاهاي شور ترغيب ميکند و باعث ميشود تا کودک در دوران بزرگسالي علاقه بيشتري به مصرف نمک داشته باشد. حتي توصيه ما اين است که خانوادهها از همان دوران کودکي فرزندشان از آوردن نمکدان سر سفره يا ميز غذا خودداري کنند. دليل مهمتر هم اين است که در 2 سال اول زندگي کودک، کليهها به طور کامل کار نميکنند و با مصرف نمک زياد، شاهد تجمع آب و نمک در بدن کودک و متاسفانه اختلالات کليوي، قلبي و ريوي خواهيم بود که جان کودک را به خطر مياندازند. سلامت: يعني بدن کودک تا 2 سال به نمک نياز ندارد؟ منظور من اين است که طبخ غذاهاي کودک بايد کاملا منطبق با دستور پزشک باشد. البته تا سن يک سالگي اضافه کردن نمک و شکر در غذاهاي کودک ممنوع است اما از سن يک سالگي به بعد، مادر بايد حداکثر 3 انگشت خود (مثلا انگشت شست، نشانه و ميانه) را به صورت فشرده در ظرف نمک فرو ببرد و بعد از کمي فشار آرام دستش را از ظرف خارج کند. دانههاي نمکي که بين انگشتان او باقي ميماند، مقدار نمک مجازي است که بايد در غذاي کودک آن هم بعد از سن مجاز، ريخته شود. سلامت: حالا اگر والدين براساس همين شيوههايي که گفتيد عمل کردند اما باز هم کودکشان ميل به خوردن بعضي از غذاها مانند شير، سبزيجات، ماهي و... نداشت، تکليف چيست؟ اولين توصيه ما اين است که به هيچ عنوان نبايد بچه را به زور وادار کرد که فلان ماده غذايي را بخورد بلکه تشويق کودکان به مصرف غذاهاي سالم بايد غيرمستقيم باشد. از طرفي خانوادهاي ميتواند توقع مصرف غذاهاي سالم را از کودک داشته باشد که تکتک اعضاي خانواده همه نوع موادغذايي را بخورند و ذائقه غذاهاي خاصي نداشته باشند. به بيان ديگر نميتوانيم غذاي سرخکرده درست کنيم و از کودک بخواهيم غذاي بخارپز بخورد! در عين حال، اغلب کودکان در سنين 2 تا 4 سالگي معمولا يکي از والدين خود را به صورت ناخودآگاه الگو قرار ميدهند و همه رفتارهاي او را تقليد ميکنند، (در بسياري از موارد دخترها از پدر و پسرها رفتار مادر را تقليد ميکنند). بنابراين توصيه ما به والدين اين است که در حضور بچه همه نوع موادغذايي را مصرف کنند. در اين صورت بعد از گذشت 3 تا 4 هفته کودک سعي ميکند تا همان غذاها را اگر هم قبلا دوست نداشته، امتحان کند و در بسياري از مواقع نيز به سمت اين غذاها تمايل پيدا ميکند و چه بهتر که اين غذاها سالم و باارزش بالا باشند اما اگر ذائقه کودک تغييري نکرد و باز هم از خوردن سبزي، شير و ... خودداري کرد بايد اميدوار باشيم که در مهدکودک شيرايط بهتر شود. سلامت: مهدکودک در اين بين چه تاثيري دارد؟ توصيه ما به مربيان مهدکودک اين است که همواره بچههاي به اصطلاح خوشخوراک را در مرکز توجه قرار دهند و از بچههاي ديگر بخواهند تا مانند او رفتار کنند و همه موادغذايي را بخورند. مثلا اگر بچهاي شير دوست ندارد و ببيند دوستش در مهدکودک شير ميخورد و مربيان او را تشويق ميکنند، به صورت غيرارادي به سمت خوردن شير رغبت پيدا ميکند. بنابراين تاثير گروه همسالان را نميتوان ناديده گرفت. سلامت: در مورد ميانوعدهها چطور؟ اين روزها اغلب تبليغات تلويزيوني را انواع چيپس، پفک، بيسکويت و شکلات تشکيل دادهاند. چگونه ميتوانيم کاري کنيم تا کودک تمايلي به خوردن اين موادغذايي مضر نداشته باشد؟ توصيه ما اين است که ميانوعده بچهها هرگز نبايد از ميان تنقلات بستهبندي انتخاب شود. البته زير سن 5 سالگي ميانوعده بايد غذا باشد. مثلا يک تخممرغ آبپز، يک استکان آبميوه طبيعي يا يک کاسه کوچک عدسي با آبليمو ميانوعده بسيار مناسبي است. متاسفانه بسياري از مادران به کودک خود شير و بيسکويت ميدهند و از اين موضوع غافلاند که وجود ماده بيکربنات سديم در ترکيب بيسکويتها علاوه بر اينکه باعث ايجاد مشکلات گوارشي ميشود بلکه جلوي اشتهاي کودک را هم ميگيرد. در سنين مدرسه نيز خانوادهها تاثير بسيار زيادي در شکلگيري ذائقه بچهها دارند و اگر در خانه غذاي سالم درست شود و بچهها به اين غذاها عادت کنند، کمتر به سمت غذاهاي مضري مانند انواع فستفودها ميروند. البته ابتکار و خلاقيت خانم خانه مهم است؛ اينکه چطور بتواند غذاي سالم و در عين حال خوشمزه تهيه کند. توصيههاي پزشكان نيز ميتواند مؤثر باشد.