یک روانشناس گفت: تعصب عبارت از نظر یا
عقیده مطلوب یا نامطلوب و محبت یا نفرت نسبت به یک چیز یا یک شخص است که معمولاً
رنگ عاطفی دارد و بر هیچگونه تحقیقی مبتنی نیست و فرد را از تفکر منطقی درباره آن
چیز یا شخص بازمیدارد.
علی سلیمانی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری
دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کردستان، اظهار کرد: فرد متعصب همه افراد متعلق به گروههای دیگر
را بهعنوان افراد پائینتر از خویش طبقهبندی و با آنان بر اساس این انگیزش رفتار
میکند.
وی افزود: رفتار فرد متعصب نسبت به دیگران
رنگ دشمنی پیدا میکند، اما در خصوص خودش یک حالت خودشیفتگی یا عشق به خود دارد و
خطاهای خود را موجه میداند و در انتقاد از خطاهای دیگران زیادهروی میکند.
این روانشناس با اشاره به اینکه تعصب،
محصول یادگیری اجتماعی است، خاطرنشان کرد: کودک خیلی زود از تفاوتهای بین افراد
آگاه میشود، اما این آگاهی از تفاوتها به خودی خود هرگز به معنای دانستن تعصب
نیست. تنها هنگامی که فرد از نگرشهای اجتماعی نسبت به این تفاوتها آگاه میشود و
برای پذیرش این نگرشهای اجتماعی تحت فشار قرار میگیرد، تعصب بوجود میآید.
وی در رابطه با یادگیری تعصب به طرق مختلف
تصریح کرد: برخی تعصبها ناشی از تجارب نامطبوع با عضو یک گروه معین است و در این
شرایط کودک نه فقط آن شخص، بلکه همهی افرادی را که بهعلت وابستگیهای گروهی با
آن شخص، همانند و شبیه هستند دوست ندارد. پارهای از تعصبها نیز بر اثر پذیرش
بدون قید و شرط ارزشهای فرهنگی در خانه و گروه اجتماعی بوجود میآید.
سلیمانی در ادامه اظهار کرد: بیشتر تعصبها
ناشی از تقلید صرف نگرشها و رفتار والدین، معلمان و گروه همسالان یا شخصیتهایی
است که در وسایل ارتباط جمعی روی آنها تأکید میشود.
وی با اشاره به اینکه تعصب به همان نسبت که
روی فرد تأثیر دارد، خود فرد متعصب را نیز آزار میدهد، خاطرنشان کرد: فرد متعصب
اغلب سختگیر، ستمگر و بیتحمل نسبت به عقاید دیگران است.
این روانشناس با اشاره به اینکه تعصب سد و
مانعی بین افراد بهوجود میآورد، خاطرنشان کرد: باید کوشش کرد تا این سد شکسته
شود و افراد به یکدیگر نزدیکتر شوند و بتوانند یکدیگر را بهتر بشناسند.
سلیمانی تصریح کرد: در جوامعی که تعصب ریشه
دوانده، کارهای گروهی چندان پیشرفتی ندارد و در نتیجه جامعه پیشرفت و ترقی نمیکند.
اگر تعصب بر اساس عقاید سنتی باشد، تماس شخص میتواند آن عقاید و نگرشها را تصحیح
کند و از تعصب فرد بکاهد.
این روانشناس در پایان گفت: اگر تعصب ناشی
از تجارب نامطبوع شخص باشد، تماسها نه تنها از تعصب نمیکاهد بلکه گاهی آن را شدت
میبخشد. اگر تعصب از راه تقلید اجتماعی از گروههای بزرگسالان بهوجود آمده باشد،
بهترین شیوهی درمان، آن است که تعصب را در جامعه از میان ببریم.