عدالت بین پسر و دختر
عن الحسن قَالَ:
بَینا رسولُ الله یُحَدِّثُ اَصحابَهُ اِذ جاءَ صَبّی حَتّی اِنتَهی اِلی اَبیه فی ناحیة القوم،فَمَسَحَ رَأسَهُ وَ اَقعُدَهُ عَلی فَخذِهِ الیُمنی،قالَ:فَلَبِثَ قَلیلاً فَجاء ابنة لَهُ حَتّی اِنتَهَت اِلَیهِ فَمَسَحَ رَأسها وَ اَقعَدَها فِی الاَرضِ،فقال رسولُ الله:فَهَلّا عَلی فَخذِکَ الاُخری،فَحَمَلَها عَلی فَخذِهِ الاُخری فَقالَ:الآن عَدَلتَ.
روزی پیامبر صلی الله علیه و آله گرما گرم سخن با یاران بود.پسر بچه ای آمد و به نزد پدر خود-که در گوشه ای از مجلس نشسته بود- رفت پدرش.پدرش دستی بر سر او کشید و او را بر زانوی راست خود نشانید.اندکی بدین حال بودکه دختر خردسال آن مرد نیز آ»ده بود و به طرف پدرش چون به نزدیک او رسید مرد دستی به سرش کشید و در کنار خود نشانید و در کنار خود بر زمین نشانید.پیامبر(که تبعیض و بی عدالتی او را مشاهده کرد) به او فرمود:چرا او را بر زانوی چپ خود ننشاندی!؟آن مرد(که به رفتار نادرست خود پی برده بود،به دستور پیامبر عمل کرد) و دخترش را بر زانوی دیگر نشانید.رسول خدافرمود: الان عدالت را رعایت کردی.(کتاب العیال- جلد 1)