گاهی اوقات تنها راه ساکت کردن بچه و اینکه به حرفتان گوش کند، داد زدناست. اما بهتر است ولوم صدای خود را پایین بیاورید و روش های بهتر وکارآمدتر را امتحان کنید. این بچه های دوست داشتنی که گاهی واقعاروی اعصاب هستند، وقت هایی چیزهایی می خواهند که به هیچ وجه درست و مناسبنیستند؛ مثلا در روز برفی دوست دارند دمپایی بپوشند یا نیمه شب فیلم تماشاکنند. این درخواست ها برای والدین بسیار ناراحت کننده هستند زیرا کودک درکنمی کند و به هیچ صراطی هم مستقیم نیست. نتیجه هم این است که پدر و مادربرای متوجه کردن کودک دست آخر به داد زدن روی می آورند. بسیاری ازکودکان ناخواسته روی مسایلی دست می گذارند که تنها چاره آن داد زدن است. این مساله به هیچ وجه خوب نیست. در حقیقت، نتیجه جیغ و داد کردن چیزی جزسردرد و اعصاب خوردی نیست. والدین پس از آن نیز احساس گناه می کنند و آرزومی کنند ایکاش می توانستد طور دیگری این شرایط را مدیریت کنند.
اینمساله برای کودکان نیز خوب نیست. اگر همیشه با داد و هوار کردن می خواهیدبچه را سر جایش بنشانید، باید بدانید اعتماد به نفس و احساس امنیت را دروجود کودک خود از بین می برید. اما اگر فقط در شرایط خاصی دست به دامنفریاد می شوید، فرزند دچار آسیب روحی نمی شود اما برای تربیت کودک هم روشخوبی نیست. داد زدن ترسناک است و حس «جنگ در مقابل جنگ» را در کودکتقویت می کند. هنگامی که سر کودک داد می زنید در واقع درک اطلاعات توسطکودک را مختل می کنید. اما وقتی به آرامی اشتباهش را به او گوشزد می کنیداو با آسودگی خیال می تواند درک کند که منظور و هدف شما چیست. با داد زدنفقط به کودک می آموزیم هر وقت ناراحت یا عصبانی بود داد بزند. دکتر هات یکیاز کارشناسان تربیت کودک می گوید: «اگر کودک را کتک بزنید، او کتک می زند. اگر داد بزنید، داد می زند. اگر آرام باشید، آنها نیز یا می گیرند خونسردیخود را حفظ کنند.» اگر به هر دلیلی سر کودک فریاد کشیده اید بسیارمهم است که از او عذرخواهی کنید و بگویید باید به روش دیگری این شرایط راکنترل می کردید. دکتر هات اعتقاد دارد: «خیلی از والدین متوجه نمی شوند کههرکسی می تواند اشتباه کند، به همین دلیل اشتباه خود را قبول نمی کنند. بدتر اینکه برای این کار هرگز عذرخواهی نیز نمی کنند.» این باعث می شود تابیشتر حواستان به رفتارها و واکنش هایتان باشد و شاید کمک کند تا روشی غیراز داد زدن را برای تربیت کودک خود انتخاب کنید. دوئل کردن هنگامصبحانه، دخترتان از شما بستنی تقاضا می کند و به هیچ وجه هم تحمل شنیدن نهرا ندارد. او با خود فکر می کند، اگر گریه کنم و جیغ بزنم شاید مامان آنرا به من بدهد. او شروع می کند به جیغ زدن های اعصاب خرد کن و شما کنترلتانرا از دست می دهید و سر او داد می زنید. چرا والدین کنترل خود را از دست می دهند؟ هنگامیکه کودک اعتماد به نفس والدین را از بین می برند (به حرف والدین گوش نمیکنند یا کارهایی می کنند که می دانند نباید انجام دهند)، این مساله برایپدر و مادر قابل تحمل نیست و در این موقعیت احساس درماندگی می کنند. وقتیسر کودک داد می زنید دلیل آن بستنی یا هر چیز دیگر نیست، مساله بازگرداندنآن اعتماد و به دست گرفتن دوباره کنترل اوضاع است. دوئلی که بین والدین وکودک برقرار می شود در واقع نشان دهنده این است که به هم نشان دهند کدام یکقوی تر هستند. ما به این طریق می خواهیم به کودک یادآوری کنیم که ما مسوولو رئیس هستیم و حرف، حرفِ ما است.
بدون داد زدن هم می توان کودک را تربیت کرد برایبرنده شدن در دوئل، هوشمندانه ترین روش بیرون آمدن از حالت جنگ و دعوااست. به جای اینکه شما در یک طرف میدان مبارزه و کودک در طرف دیگر بایستید وبا هم بجنگید، بهتر است با یکدیگر همفکری کنید و برای حل مساله پیش آمدهچاره بیاندیشید. ابتدا موقعیت درست را برای او توضیح بدهید (ما برایصبحانه بستنی نمی خوریم). سپس چند پیشنهاد دیگر به او بدهید (آیا دوستداری شیر یا کورن فلکس بخوری؟). به این ترتیب کودک متوجه می شود او نیز تااندازه ای روی شرایط کنترل و حق انتخاب دارد. اگر این روش هم کارساز نبود،باید سعی کنید این تنش را با کمی خنده، شوخ طبعی و به دست آوردن دل کودک ازمیان ببرید. به طور مثال، خیلی بی مقدمه با هم برقصید یا بازی هایموردعلاقه او را انجام دهید تا ذهنش از چیزی که خواسته منحرف شود.